گربه من

گربه من 🐈

ویو ا.ت

صبح پاشدم و رفتم دست شویی بعد لباس فرم ام رو پوشیدم صبحونه خوردم رفتم مدرسه.
اوه خودم رو معرفی نکردم من هوانگ ا.ت هستم و ۲۰ سالمه یه داداش هم به اسم هیونجین دارم که ۲۵ سالشه خانوادم تو ژاپن زندگی می‌کنند.
اوه اوه دیر شد

تا خود مدرسه رو فقط دویدم جوری که وقتی رسیدم مدرسه نفسم بالا نمیومد یه ذره نفس کشیدم و رفتم تو کلاس خداروشکر هنوز استاد نیومده بود
تا رفتم تو کلاس لونا بهم حمله ور شد
لونا: کجا بودی گراز
ا.ت: مثل همیشه
لونا : نگو که خواب موندی
ا.ت: ( لبخند ملیح )
لونا : من تو رو پاره میک...

که یهو استاد اومد تو منو لونا به سرعت نور رفتیم نشستیم
مثل همیشه استاد زر زد که زنگ خورد رفتیم پایین با لونا صحبت کردیم زنگ خورد رفتیم بالا استاد زبانمون اومد اونم زر زد و مدرسه تعطیل شد
لونا: خداحافظ ا.ت
ا.ت: بای

ویو ا.ت
خیلی خسته بودم داشتم می رفتم که صدای گربه ای رو شنیدم انگار داشت ناله می‌کرد
(اصلا منحرف نمیشم) سرم رو چرخوندم که یه گربه سیاه سفید دیدم خیلی خوشگل بود رفتم نزدیک تر که دیدم پاهاش زخم شده زخمش عمیق بود برای همین نمی تونست راه بره بغلش کردم ....

ادامه دارد......
دیدگاه ها (۱۴)

گربه من🐈ا.ت: کی پا تو اینجوری کرده پیشیویو یونگیچند نفر اومد...

گربه منلونا : تو از خودت نمی تونی نگه داری کنی بعد گربه اورد...

معرفی فیک☆ا.ت : دختری کیوت که تنها زندگی میکنه و خانوادش در ...

بچه ها فیک رو میزارم لطفا حمایت کنید اگر هم نکردید که کلا فی...

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط