گربه من🐈

گربه من🐈

ا.ت: کی پا تو اینجوری کرده پیشی
ویو یونگی

چند نفر اومدن منو زدن حیوون آزار ها می خواستم برم اون ور خیابون که پام اینقدر درد می کرد نتونستم یهو دیدم یه دختره اومد سمتم و بغلم کرد گفت کی پا تو اینجوری کرده پیشی
خدایا! چقدر دختره احمقه با اینکه می دونه گربه ام و نمی تونم حرف بزنم اینجوری میگه منم برای اینکه ضایع نشه یه میو گفتم

ا.ت: بیا ببرمت خونمون
ویو ا.ت
گربه رو بردم خونم تا زمانی که پاش خوب شه پیشم به مونهبردمش حموم شستم اش پاش رو پانسمان و زد عفونی کردم و گذاشتمش رو تخت اون خوابید منم کنارش دراز کشیدم اینقدر خسته بودم زود خوابم برد

صبح بیدار شدم برای اولین بار زود بیدار شدم دیدم گربه هنوز بغلم خیلی کیوت خوابیده بود لباس ام رو پوشیدم رفتم مدرسه
لونا: چه عجب امروز زود اومدی
ا.ت: آره
ا.ت: لونا دیروز یه گربه تو خیابون دیدم
لونا: خب
ا.ت: بگو چی شد
لونا: نازش کردی
ا.ت : نه آوردمش تو خونم
لونا داشت آب می خورد که وقتی این حرف رو زدم آب پرید تو گلوش زدم رو کمرش تا یه وقت نمیره.....

ادامه دارد...