سه پارتی از جین
سه پارتی از جین
من مینسو هستم ۲۴سالمه یک سالی از ازدواجم با جین میگذره همو خیلی دوست داریم ولی چند وقتیه باهام سرد شده امروز براش غذای مورد علاقشو درست کردم هوا سرد و بارونی بود اون مث همیشه در گیر کارای شرکت یهو در خونه باشد و چهره سرد جین نمایان شد
(علامت ها جین+ مینسو_)
_سلام عزیزم
+سلام(سرد)
_لباساتو عوض کن بیا ناهار بخوریم
+باشه(سرد)
رفت بالا تو اتاق لباساشو عوض کرد و اومد تصمیم داشتم بعد ناهار باهاش حرف بزنم اومد سر میز نشست براش غذا کشیدم و دوتایی مشغول غذا خوردن شدیم بعد غذا اون رفت تو اتاقش منم میزو جمع کردم و ظرفا رو شستم و رفتم بالا سرش تو گوشی بود و رو تخت دراز کشیده بود منم رفتم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم
_جین
+چیه
_چرا اینقدر باهام سردی من کاری کردم اگه کار بدی کردم بگو حداقل کارمو جبران کنم
+نه کاری نکردی منم سرد نیستم مث همیشم
_نیستی خیلی تغییر کردی تو اون هندسام قبلی من نیستی جین
+هووووف حوصله دعوا رو ندارم ولم کن مینسو
_من نمیخوام باهات دعوا کنم جین من دوست دارم من فقط میخوام یکم با هم بیشتر وقت بگذرونیم مث قبلا
خودمو بیشتر بهش نزدیک کردم و بغلش کردم و سرمو رو سینش گذاشتم
_همینجوری بمون خب
+هوووف باشه
_جین اصلا منو دوست داری
+........
_نداری اوکی(بغض)
+چی میگی واسه خودت مگه میشه دوستت نداشته باشم احمق
_حداقل باز ته دلم یه امیدی هست که دوسم داری مهم نیس چقدر باهام سرد باشی(لبخند)
+ هیییی اره راس میگی رفتارم تغییر کرده ازت فاصله گرفتم ولی باور کن دوستت دارم
_چرا اینجوری شدی جین
+بیخیال دلم نمیخواد منو ترک کنی پس همون بهتر که ندونی
_من هیچوقت ولت نمیکنم اگه مشکلی داری یا چیزی هست که اذیتت میکنه به من بگو من زنتم کمکت میکنم
+خب چجوری بگم من....
من مینسو هستم ۲۴سالمه یک سالی از ازدواجم با جین میگذره همو خیلی دوست داریم ولی چند وقتیه باهام سرد شده امروز براش غذای مورد علاقشو درست کردم هوا سرد و بارونی بود اون مث همیشه در گیر کارای شرکت یهو در خونه باشد و چهره سرد جین نمایان شد
(علامت ها جین+ مینسو_)
_سلام عزیزم
+سلام(سرد)
_لباساتو عوض کن بیا ناهار بخوریم
+باشه(سرد)
رفت بالا تو اتاق لباساشو عوض کرد و اومد تصمیم داشتم بعد ناهار باهاش حرف بزنم اومد سر میز نشست براش غذا کشیدم و دوتایی مشغول غذا خوردن شدیم بعد غذا اون رفت تو اتاقش منم میزو جمع کردم و ظرفا رو شستم و رفتم بالا سرش تو گوشی بود و رو تخت دراز کشیده بود منم رفتم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم
_جین
+چیه
_چرا اینقدر باهام سردی من کاری کردم اگه کار بدی کردم بگو حداقل کارمو جبران کنم
+نه کاری نکردی منم سرد نیستم مث همیشم
_نیستی خیلی تغییر کردی تو اون هندسام قبلی من نیستی جین
+هووووف حوصله دعوا رو ندارم ولم کن مینسو
_من نمیخوام باهات دعوا کنم جین من دوست دارم من فقط میخوام یکم با هم بیشتر وقت بگذرونیم مث قبلا
خودمو بیشتر بهش نزدیک کردم و بغلش کردم و سرمو رو سینش گذاشتم
_همینجوری بمون خب
+هوووف باشه
_جین اصلا منو دوست داری
+........
_نداری اوکی(بغض)
+چی میگی واسه خودت مگه میشه دوستت نداشته باشم احمق
_حداقل باز ته دلم یه امیدی هست که دوسم داری مهم نیس چقدر باهام سرد باشی(لبخند)
+ هیییی اره راس میگی رفتارم تغییر کرده ازت فاصله گرفتم ولی باور کن دوستت دارم
_چرا اینجوری شدی جین
+بیخیال دلم نمیخواد منو ترک کنی پس همون بهتر که ندونی
_من هیچوقت ولت نمیکنم اگه مشکلی داری یا چیزی هست که اذیتت میکنه به من بگو من زنتم کمکت میکنم
+خب چجوری بگم من....
۷۱.۶k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.