پارت اخر
سه سال بعد
از زبان مینسو
داشتیم تو ساحل میدویدیم با بچه هامون و بازی میکردیم و میخندیدیم جین نشسته بود و فقط داشت به من نگاه میکرد بچه هامون یعنی اینسوک و یونسوک رو ول کردم تا بازی کنن خودم رفتم پیش جین
_دیدی بهت گفتم همه چی درست میشه به سه ماه نکشید خوب شدی
+اوهوم ولی اینا همه وجود خوب تو بود اگه تو نبودی و کمکم نمیکردی معلوم نبود چه بلایی تا الان سرم اومده بود
_هیچی یه گند اخلاق که فقط خودشو تو اتاق حبس میکرد و حوصله هیچکسو حتی زنشو هم نداشت(خنده)
+اره اره دقیقا همین بودم (خنده)
_خب دیگه به نظرم گذشته رو فراموش کن مهم الانه که با همیم
+نه هیچوقت اینکارو نمیکنم همون گذشته تلخ باعث شد الان من پیش تو باشم و این زندگی خوب رو داشته باشیم عشقم
_اره راس میگی خب بیخیال این حرفا بریم آب بازی کنیم
+بریم ولی اگه خیست کردم بعدا سرم غر غر نکنی (خنده)
_نه نمیکنم
با هم رفتیم و کلی با بچه هامون بازی کردیم درسته اوایل سخت بود با جین کنار اومدن ولی من هیچوقت نا امید نشدم همین روحیه ای که داشتم باعث شد جین دوباره به آغوش خانواده برگرده اون داشت همه رو فراموش میکرد حتی منو داشت از همه دل میکند حتی من اوایل همیشه منو کتک میزد و پاها و دستام کبود کبود بود و بعدش از کاری که کرده بود پشیمون میشد و میومد و به دست پاهام پماد میزد ولی مطمئنم بودم که دوستم داره منم دوسش داشتم و از دستش دلخور نمیشدم وقتی حالش خوب شد هر کاری میکرد تا جبران کنه کاراشو که همینطور هم شد من گذشته رو فراموش کردم و چسپیدم به زندگیم و دیگه هیچوقت اجازه نمیدم زندگیم از هم بپاشه
خب خب تموم شد 😊
میدونم خیلی کصشر نوشتم دیگه هیچی نگید لطفا😂😂😂
از زبان مینسو
داشتیم تو ساحل میدویدیم با بچه هامون و بازی میکردیم و میخندیدیم جین نشسته بود و فقط داشت به من نگاه میکرد بچه هامون یعنی اینسوک و یونسوک رو ول کردم تا بازی کنن خودم رفتم پیش جین
_دیدی بهت گفتم همه چی درست میشه به سه ماه نکشید خوب شدی
+اوهوم ولی اینا همه وجود خوب تو بود اگه تو نبودی و کمکم نمیکردی معلوم نبود چه بلایی تا الان سرم اومده بود
_هیچی یه گند اخلاق که فقط خودشو تو اتاق حبس میکرد و حوصله هیچکسو حتی زنشو هم نداشت(خنده)
+اره اره دقیقا همین بودم (خنده)
_خب دیگه به نظرم گذشته رو فراموش کن مهم الانه که با همیم
+نه هیچوقت اینکارو نمیکنم همون گذشته تلخ باعث شد الان من پیش تو باشم و این زندگی خوب رو داشته باشیم عشقم
_اره راس میگی خب بیخیال این حرفا بریم آب بازی کنیم
+بریم ولی اگه خیست کردم بعدا سرم غر غر نکنی (خنده)
_نه نمیکنم
با هم رفتیم و کلی با بچه هامون بازی کردیم درسته اوایل سخت بود با جین کنار اومدن ولی من هیچوقت نا امید نشدم همین روحیه ای که داشتم باعث شد جین دوباره به آغوش خانواده برگرده اون داشت همه رو فراموش میکرد حتی منو داشت از همه دل میکند حتی من اوایل همیشه منو کتک میزد و پاها و دستام کبود کبود بود و بعدش از کاری که کرده بود پشیمون میشد و میومد و به دست پاهام پماد میزد ولی مطمئنم بودم که دوستم داره منم دوسش داشتم و از دستش دلخور نمیشدم وقتی حالش خوب شد هر کاری میکرد تا جبران کنه کاراشو که همینطور هم شد من گذشته رو فراموش کردم و چسپیدم به زندگیم و دیگه هیچوقت اجازه نمیدم زندگیم از هم بپاشه
خب خب تموم شد 😊
میدونم خیلی کصشر نوشتم دیگه هیچی نگید لطفا😂😂😂
۷۷.۵k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.