قلدر مدرسه ( پارت ۱۸ )

[ !هیچکدوم از وقایع واقعی نیست! ]

سوآ: نمیخوااااممم، نمیشه نریم؟
مدیر: نه همه شرکت میکنن
ارا: شیبال *آروم*
میریم معمارو میگیریم میریم تو جنگل یونگسو میره پیش سوآ ، ای من خارتو.... ( کوکی جان اروم باش عزیزم )
یونگسو: سوآ خانوم فکراتو کردی؟
ارا داشت با چشاش سوآ رو میخورد که جواب بله نده
سوآ: من خب نه قبولت نمیکنم... اگه هم بخوام بین تو کوک یکیو انتخاب کنم اون کوکه نه تو
ذوق میکنم ولی هیچی نمیگم مثلا من نشنیدم
ینگسو: باشه *حرصی*
ته: چیشده ؟
کوک: هیچی
یونجون معما رو میخونه
یونجون: سربازی کهن با زره‌ای چروکیده دارد، پر از مهمانی‌های کوچک و بی‌شمار است ، نقش‌و‌نگار روی زره‌اش، نقش جغرافیای یک قلمروی کوچک است. و در دلش، گنجی سفت و طلایی رنگ خوابیده که ممکن است روزی یک شاه شود.
ارا: درخت بلوط
یونگسو: ها؟ چجوری؟

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
دیدگاه ها (۰)

قلدر مدرسه ( پارت ۱۹ )

قلدر مدرسه ( پارت ۲۰ )

قلدر مدرسه ( پارت ۱۷ )

قلدر مدرسه ( پارت ۱۶ )

قلدر مدرسه ( پارت ۱۰ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط