اگر چه باری

اگر چه... باری
اگر چه...
اگر چه...
ما رنج برده‌ایم
ما زخم خورده‌ایم
ما تا رسیدن بی‌مرگیِ امید
هر روز مرده‌ایم.
ما با چراغ کینه
شب را شناختیم
با اسبِ سرخِ حادثه
تا قلبِ بی‌تپشِ مرگ تاختیم.
ما تا شکفتنِ انسان
ما تا دمیدنِ فریاد
ما تا رسیدنِ خورشید
زنده‌ایم.
باری،
اگر چه...
اگر چه...
#ایرج_جنتی_عطائی #مدل_لباس
دیدگاه ها (۳)

غیر قانونی از مرزهای ذهنم عبور می کنیبه خیالم پا می گذاری و ...

دنیا دارد از شعرهای عاشقانهتهی می شود...و مردم نمی دانند چگو...

شب های تاریکم می گذرد در بُعدِ خلا.امیدی هم به پایان سپیدش ا...

ای دوستدراز نای شب اندوهان راازمن بپرس که در کوچه عاشقان تا ...

بررسی شعر«گل سرخ» از (علی سورنا) ـــــــــــــــــــــــــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط