در خم زلف تو

در خم زلف تو،
پابند جنون شد دل من


بی‌خبر از دو جهان
غرقه به خون شد دل من


چونکه با رشتهٔ گیسوی
تو پیوندی داشت


مو به مو بسته به زنجیر
جنون شد دل من...
دیدگاه ها (۲)

هر روز از شهرِچشمان مهربانت ڪَذر مےڪنم بہ دلت ڪہ میرسمرد عشق...

باز غزل در غزل آغاز شد عطر تو آمد ، نفسم باز شد باز من و شور...

چشمانِ تومیخانه‌یِدلهایِ خراب است ...!

به او بگویید دوستش دارم.!گوشش که به حرفهای من بدهکار نیست.شا...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

تقدیم بانثارعشق خدمت باسعادت جانانم:🫀🌹دوش به خواب دیده‌ام رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط