وقتی قهر بودید ولی تو فوبیای رد و برق داشتی و تو نمیتونست
وقتی قهر بودید ولی تو فوبیای رد و برق داشتی و تو نمیتونستی بخوابی از کوکی
ویو ا/ت
دیشب با جونگ کوک بحثم شد سر اینکه داخل مهمونی با پسر عمم جونگین گرم گرفته بودم(جونگین پسر عمه ی ا/ت هس)بد جور بحثمون شد و رفت و از دیشب نیومده خونه که جین زنگ زد و گفت:ا/ت نگران نشو کوک پیش منه
در جوابش گفتم:باشه ممنونم جین که بی خبرم نزاشتی با جین خداحافظی کردم و رفتم رو تخت دراز کشیدم با هزار تا فکر بلاخره خوابم برد صبح با نور افتاد بیدار شدم و رفتم دستشویی کارای لازمو انجام دادم اومدم بیرون یاد دیشب افتادم بغضم گرفت رفتم یه نودل درست کردم و خوردم یکم چیپس و پاپ کرن برداشتم که فیلم نگاه کنم یه فیلم اکشن گذاشتم و در حال دیدن فیلم بودم که صدای در اومد کوک بود رفتم صداش زدم ولی انگار نه انگار که من وجود دارم یه تیپ خفن زد با یه عطر تلخ رفت بیرون
پایان ویو ا/ت
جونگ کوک هنگامی که از خونه رفت بیرون گفت:زیادی که روی نکردم بعدش با خودم گفتم نه بابا وقتی که با جونگین گرم میگرفت باید فکر ازن جاشم میکرد ولی شب ازش معذرت خواهی میکنم که گوشی کوک بود زنگ خورد دید ته ته بود
کوک:الو خوبی ته
ته:سلام کوک میگم شب میای بار
کوک:باشه پس ساعت الان ۶ هس ساعت ۸ اماده باش که میام دنبالت
ته:باش
کوک:بای
ته:فعلاً
فلش بک به داخل بار
ویو کوک
با ته رفتیم بار جیمین بود من بودم ته بود شوگا هم اومده بود رفتیم یه جا نشستیم یه ویسکی ۷۰ درصدی سفارش دادیم یه هرزه با پوزخند اومد ویسکی هارو گرفتیم شب شد بدجور تحریک شده بودم اون هرزه تحریک کننده برام ریخته بود از بار خارج شدم و دیدم داره بارون میباره یادم اومد ا/ت فوبیای رعد و برق داره رفتم ماشین رو روشن کردم و زدم رو گاز(پایان ویو کوک)
ویو ا/ت
ساعت ۱۱ بود بارون میومد کوک هنوز نیومده بود چون ترس رعد و برق دارم دیدم یه دفعه رعد و برق اومد رفتم زیر پتو که صدای شنیدن در رو شنیدم دیدم کوک اومده و پیراهنشو در اورد و گفت ا/ت به دادم برش بدجور تحریک شدم منم از فرست سوءاستفاده کردم و گفتم باش قبوله که کوک اومد لباش رو رو لبام گذاشت و ۱۰ مین(دقیقه)از هم جدا شدیم کوک گفت:ادامش رو تخت بیبی گرل
اسمات داخل کامنتا بوس گوگولی ها میشه لایک کنی
ویو ا/ت
دیشب با جونگ کوک بحثم شد سر اینکه داخل مهمونی با پسر عمم جونگین گرم گرفته بودم(جونگین پسر عمه ی ا/ت هس)بد جور بحثمون شد و رفت و از دیشب نیومده خونه که جین زنگ زد و گفت:ا/ت نگران نشو کوک پیش منه
در جوابش گفتم:باشه ممنونم جین که بی خبرم نزاشتی با جین خداحافظی کردم و رفتم رو تخت دراز کشیدم با هزار تا فکر بلاخره خوابم برد صبح با نور افتاد بیدار شدم و رفتم دستشویی کارای لازمو انجام دادم اومدم بیرون یاد دیشب افتادم بغضم گرفت رفتم یه نودل درست کردم و خوردم یکم چیپس و پاپ کرن برداشتم که فیلم نگاه کنم یه فیلم اکشن گذاشتم و در حال دیدن فیلم بودم که صدای در اومد کوک بود رفتم صداش زدم ولی انگار نه انگار که من وجود دارم یه تیپ خفن زد با یه عطر تلخ رفت بیرون
پایان ویو ا/ت
جونگ کوک هنگامی که از خونه رفت بیرون گفت:زیادی که روی نکردم بعدش با خودم گفتم نه بابا وقتی که با جونگین گرم میگرفت باید فکر ازن جاشم میکرد ولی شب ازش معذرت خواهی میکنم که گوشی کوک بود زنگ خورد دید ته ته بود
کوک:الو خوبی ته
ته:سلام کوک میگم شب میای بار
کوک:باشه پس ساعت الان ۶ هس ساعت ۸ اماده باش که میام دنبالت
ته:باش
کوک:بای
ته:فعلاً
فلش بک به داخل بار
ویو کوک
با ته رفتیم بار جیمین بود من بودم ته بود شوگا هم اومده بود رفتیم یه جا نشستیم یه ویسکی ۷۰ درصدی سفارش دادیم یه هرزه با پوزخند اومد ویسکی هارو گرفتیم شب شد بدجور تحریک شده بودم اون هرزه تحریک کننده برام ریخته بود از بار خارج شدم و دیدم داره بارون میباره یادم اومد ا/ت فوبیای رعد و برق داره رفتم ماشین رو روشن کردم و زدم رو گاز(پایان ویو کوک)
ویو ا/ت
ساعت ۱۱ بود بارون میومد کوک هنوز نیومده بود چون ترس رعد و برق دارم دیدم یه دفعه رعد و برق اومد رفتم زیر پتو که صدای شنیدن در رو شنیدم دیدم کوک اومده و پیراهنشو در اورد و گفت ا/ت به دادم برش بدجور تحریک شدم منم از فرست سوءاستفاده کردم و گفتم باش قبوله که کوک اومد لباش رو رو لبام گذاشت و ۱۰ مین(دقیقه)از هم جدا شدیم کوک گفت:ادامش رو تخت بیبی گرل
اسمات داخل کامنتا بوس گوگولی ها میشه لایک کنی
- ۱۰.۲k
- ۰۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط