پارت دوم
پارت دوم
بچه ها اصکی رفتم چون عالی بود توی اون پستم گبتم از کی اصکی رفتم اگر خواستید لایک. کنید
مال خودم باش.....
Part:11
بعد از جاش بلند شد و کیفش رو برداشت یسری چیزا رو برگه نوشت و وسایلش رو جمع کرد و درحالیکه داشت میرفت بیرون نگاهی انداخت و کاغذ رو داد به تهیونگ و رفت .
تهیونگ کاغذ رو تو مشتش گرفت و نگاه سرسری انداخت و گفت: برو حموم میگم برات لباس بیارن
واز اتاق خارج شد.
به اطراف نگاه کردم یه درد دیگه داخل اتاق بود بنظر میومد که حموم باشه.
از جام بلند شدم ملافه رو دور خودم پیچیدم کاش یکی توضیح می داد من چطور از زیر اون سگ وحشی به این اتاق رسیدم و لباسام رو دراوردن
سمت حموم رفتم مطمئن شدم که حمومه رفتم داخل و درو قفل کردم.
یه حموم بزرگ بود وای این پولدارا هم عجب زندگی ای دارن ! یه وان بزرگ توش بود آب ورم رو باز کردم و پرش کردم
یکم توش شامپو بدن ریختم و آروم نشستم توش .
اولش کل بدنم سوخت ولی عادي شد و راحت نشستم یکم تووکف موندم بعد موهام رو شستم
که صدای در اومد هول کردم ولی با صدای ظریف دختری که اومد خیالم راحت شد..
_:خانم براتون لباس اوردم
کف بدنم رو شستم و گفتم:ممنونم بزارش جلوی در
دیگه صدایی نیومد احساس خوبی داشتم دردم کمتر شده بود
و بدنم خنک و سبک..در حموم رو باز کردم وقتی مطمئن شدم کسی تو اتاق نیست حوله رو از جلوی در برداشتم حوله ی تن پوش کوتاه بود پوشیدمش و از حموم خارج شدم.
(اینم از پارت دوم امیدوارم دوسش داشته باشید ♡)
بچه ها اصکی رفتم چون عالی بود توی اون پستم گبتم از کی اصکی رفتم اگر خواستید لایک. کنید
مال خودم باش.....
Part:11
بعد از جاش بلند شد و کیفش رو برداشت یسری چیزا رو برگه نوشت و وسایلش رو جمع کرد و درحالیکه داشت میرفت بیرون نگاهی انداخت و کاغذ رو داد به تهیونگ و رفت .
تهیونگ کاغذ رو تو مشتش گرفت و نگاه سرسری انداخت و گفت: برو حموم میگم برات لباس بیارن
واز اتاق خارج شد.
به اطراف نگاه کردم یه درد دیگه داخل اتاق بود بنظر میومد که حموم باشه.
از جام بلند شدم ملافه رو دور خودم پیچیدم کاش یکی توضیح می داد من چطور از زیر اون سگ وحشی به این اتاق رسیدم و لباسام رو دراوردن
سمت حموم رفتم مطمئن شدم که حمومه رفتم داخل و درو قفل کردم.
یه حموم بزرگ بود وای این پولدارا هم عجب زندگی ای دارن ! یه وان بزرگ توش بود آب ورم رو باز کردم و پرش کردم
یکم توش شامپو بدن ریختم و آروم نشستم توش .
اولش کل بدنم سوخت ولی عادي شد و راحت نشستم یکم تووکف موندم بعد موهام رو شستم
که صدای در اومد هول کردم ولی با صدای ظریف دختری که اومد خیالم راحت شد..
_:خانم براتون لباس اوردم
کف بدنم رو شستم و گفتم:ممنونم بزارش جلوی در
دیگه صدایی نیومد احساس خوبی داشتم دردم کمتر شده بود
و بدنم خنک و سبک..در حموم رو باز کردم وقتی مطمئن شدم کسی تو اتاق نیست حوله رو از جلوی در برداشتم حوله ی تن پوش کوتاه بود پوشیدمش و از حموم خارج شدم.
(اینم از پارت دوم امیدوارم دوسش داشته باشید ♡)
۵.۸k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.