☆زیبا ترین رویا☆
☆زیبا ترین رویا☆
part9
رفتیم خونه ی دوستامون سلام کردیم و رفتیم روزامون رو تعریف کردیم
جونگ کی:ا.تتت بهت افتخار میکنممم
ا.ت:هان...منظورت چیه جونگ کی زده به سرت...تعجب...
جونگکی:چه زود بزرگ شدیییی
ا.ت:یاااا بگو چی شده کسیمیدونه این چرا اینجوری حرف میزنه؟
نایون:اینترنت رو نگاه کتی منظورشو میفهمی
ا.ت:رفت تو اینترنت بله ا.ت و کوک بودن د کلی فن آرت های فیک از ا.ت و کوک بود
ا.ت:لعنتی این از کجا اومد آخهههه خداااا
جونگکی:دوست پسرت ژژوونننن چه جذابهع...لبش رو لیس زد...
ا.ت:یااا اون دوست پسرم نیست فقط میخواست پاهام رو ببره دکتر
برا امروز کافیع من خستمممم فردا پارت بعد رو میزارم مثل سگ خستم قول میدم فردا بزارم قول میدم نمیزارم تو خمار بمونید
part9
رفتیم خونه ی دوستامون سلام کردیم و رفتیم روزامون رو تعریف کردیم
جونگ کی:ا.تتت بهت افتخار میکنممم
ا.ت:هان...منظورت چیه جونگ کی زده به سرت...تعجب...
جونگکی:چه زود بزرگ شدیییی
ا.ت:یاااا بگو چی شده کسیمیدونه این چرا اینجوری حرف میزنه؟
نایون:اینترنت رو نگاه کتی منظورشو میفهمی
ا.ت:رفت تو اینترنت بله ا.ت و کوک بودن د کلی فن آرت های فیک از ا.ت و کوک بود
ا.ت:لعنتی این از کجا اومد آخهههه خداااا
جونگکی:دوست پسرت ژژوونننن چه جذابهع...لبش رو لیس زد...
ا.ت:یااا اون دوست پسرم نیست فقط میخواست پاهام رو ببره دکتر
برا امروز کافیع من خستمممم فردا پارت بعد رو میزارم مثل سگ خستم قول میدم فردا بزارم قول میدم نمیزارم تو خمار بمونید
۲.۹k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.