☆زیبا ترین رویا☆
☆زیبا ترین رویا☆
part10
نایون:جونگکییی بس کن دیگههه چیکارا کنیم
لیا:هوممم فیلم ببینیم؟
نایون:بریم استخر؟
جونگکی:بریم بار؟
سوجین:گیم بزنیم؟
ا.ت:بریم پاساژ خرید؟
لیا:هممون یچیزی میخوایم
جونگکی: آره راست میگه
ا.ت:هوممم...سنگ کاغذ قیچی...هممون میایم سنگ کاغذ قیچی میکنیم و هرکی برنده شد کار ی که اون گفت رو میکنیم و دوباره میکنیم چطوره؟
همشون:آرههههه
همشون:سنگ کاغذ قیچی...
لیا:آرهههه فیلم یو هوووو(رقصیدن)
ا.ت:جوری رفتار میکنی انگار تاحالا فیلم ندیدی😑
ویو ا.ت
هممون رفتیم فیلم باز کردیم
سوجین:ترسناک چطوره؟
ا.ت:عاشقانه بهتره
لیا:ترسناک ترسناک ترسناک
نایون:نههه ترسناک نههه من نمیتونم بخوابم
جونگکی:بسهههه...یه فیلمی هست هم ترسناکه نه زیاد ترسناک هم خیلی عاشقانه اس خوبه
هممون:آرهههه
زدیم فیلم رو نگاه کنیم نایون کلا بغلم بود و با استرس به تلویزیون نگا میکرد ولی لیا از اینکه هم ترسناک بود هم عاشقانه بی ذوق نگا میکرد جونگکی رفته بود تنقلات بیاره تا بچسبه منم که خیلی هیجان داشتم(این منم وقتی میخوام فیلم ببینم هیجان انگیز میشم)سوجین هم که به جونگکی کمک میکرد تا باهم تنقلات رو ببارن و اومدن زدیم فیلم رو باز کردیم تا اینکه من چشمم به شیر موز خورده بود زود نایون رو از بغلم کشوندمش اونور تا شیرموز رو بردارم و برشداشتم نگاهی به نایون انداختم با اخم بهم نگا میکرد دستم رو باز کردم تا بیاد تو بغلم بعد از دیدن فیلم دوباره شروع کردیم به سنگ کاغذ قیچی
هممون:سنگ کاغذ قیچی...
سوجین:آخجون گیمممم
ا.ت:خب من برم همچی رو آماده کنمممم رفتم تلویزیون رو چیز میزش کردم و شروع کردیم به گیم زدن و من همشون رو شکست داده بودم من سلطان گیم زدن بودم(این منم که همرو تو گیم شکست میدم 🙃)و تموم شد
سوجین:من گشنمههههه
ا.ت:پیتزا میخورین؟
همشون:آرهههه
رفتم از تو گوشیم 🍔🍟🍕🍗🥃سفارش دادم و بعد ۳۰ مین اومد و منم رفتم برشداشتم و ... بله خوردیم مگه با غذا چیکارا میشه کرد
ببخشید اگه تو خمار موندین😔✌
part10
نایون:جونگکییی بس کن دیگههه چیکارا کنیم
لیا:هوممم فیلم ببینیم؟
نایون:بریم استخر؟
جونگکی:بریم بار؟
سوجین:گیم بزنیم؟
ا.ت:بریم پاساژ خرید؟
لیا:هممون یچیزی میخوایم
جونگکی: آره راست میگه
ا.ت:هوممم...سنگ کاغذ قیچی...هممون میایم سنگ کاغذ قیچی میکنیم و هرکی برنده شد کار ی که اون گفت رو میکنیم و دوباره میکنیم چطوره؟
همشون:آرههههه
همشون:سنگ کاغذ قیچی...
لیا:آرهههه فیلم یو هوووو(رقصیدن)
ا.ت:جوری رفتار میکنی انگار تاحالا فیلم ندیدی😑
ویو ا.ت
هممون رفتیم فیلم باز کردیم
سوجین:ترسناک چطوره؟
ا.ت:عاشقانه بهتره
لیا:ترسناک ترسناک ترسناک
نایون:نههه ترسناک نههه من نمیتونم بخوابم
جونگکی:بسهههه...یه فیلمی هست هم ترسناکه نه زیاد ترسناک هم خیلی عاشقانه اس خوبه
هممون:آرهههه
زدیم فیلم رو نگاه کنیم نایون کلا بغلم بود و با استرس به تلویزیون نگا میکرد ولی لیا از اینکه هم ترسناک بود هم عاشقانه بی ذوق نگا میکرد جونگکی رفته بود تنقلات بیاره تا بچسبه منم که خیلی هیجان داشتم(این منم وقتی میخوام فیلم ببینم هیجان انگیز میشم)سوجین هم که به جونگکی کمک میکرد تا باهم تنقلات رو ببارن و اومدن زدیم فیلم رو باز کردیم تا اینکه من چشمم به شیر موز خورده بود زود نایون رو از بغلم کشوندمش اونور تا شیرموز رو بردارم و برشداشتم نگاهی به نایون انداختم با اخم بهم نگا میکرد دستم رو باز کردم تا بیاد تو بغلم بعد از دیدن فیلم دوباره شروع کردیم به سنگ کاغذ قیچی
هممون:سنگ کاغذ قیچی...
سوجین:آخجون گیمممم
ا.ت:خب من برم همچی رو آماده کنمممم رفتم تلویزیون رو چیز میزش کردم و شروع کردیم به گیم زدن و من همشون رو شکست داده بودم من سلطان گیم زدن بودم(این منم که همرو تو گیم شکست میدم 🙃)و تموم شد
سوجین:من گشنمههههه
ا.ت:پیتزا میخورین؟
همشون:آرهههه
رفتم از تو گوشیم 🍔🍟🍕🍗🥃سفارش دادم و بعد ۳۰ مین اومد و منم رفتم برشداشتم و ... بله خوردیم مگه با غذا چیکارا میشه کرد
ببخشید اگه تو خمار موندین😔✌
۳.۰k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.