تکپارتی(وقتی باهاش قهر بودی و...)

#فیک
#استری_کیدز

تکپارتی(وقتی باهاش قهر بودی و...)

نسیم خنکی میوزید و هوای تازه ای به محوطه پارک میبخشید،روی زیرانداز نسبتا بزرگ قرمز رنگ که روی چمن های پارک کنار درختی سربه فلک کشیده پهن شده بود نشسته بودی و دختر کوچولوی 5 ساله ات و پدرش رو که درحال بازی بودن تماشا میکردی.
موهاش رو خرگوشی بسته بودی و پیراهنی صورتی با استین های پفی توی تنش بود،از این سوی پارک به سوی دیگه میدویید و از جیسونگ که نقش دزد رو بازی میکرد فرار میکرد،ناگهان تغییر جهت داد و جسم کوچولوش رو توی آغوشت جاداد؛لبخند کمرنگی روی لبهات نقش بست و جسمش رو باشدت به جسمت فشردی و بوسه ای عمیق روی پیشونیش کاشتی.طولی نکشید که جیسونگ با غرغر لب زد.
-هی دختر سنجاب کوچولو این درست نیست تو نمیتونی از اون آغوش گرم بر علیه پدرت استفاده کنی
با حرفش خنده ای عمیق بهت چسبید اما ترجیحا خودتو کنترل کردی و آروم دم گوش دخترت زمزمه کردی.
+جی یا به پدرت بگو نباید به دختر کوچولوش حسودی کنه
جی یا لبخند گرمی زد و روبه هان لبهاشو ازهم فاصله داد.
×بابایی مامان گفت بهت بگم نباید به دختر کوچولوت حسودی کنی
تک خنده ای کرد و اروم به تو نزدیک تر شد و روبه روی تو وجی یا نشست.
-جی یا به مامانی بگو هنوزم نمیخواد آشتی کنه
×مامان خانم نمیخوای آشتی کنی؟
لبخند شیطنت آمیزی روی لبهات نقش بست و مجددا دم گوش دخترت زمزمه کرد.
+بهش بگو ناز مامانی رو بکش
جی یا کوچولو پوفی ازکلافگی کشید و بااخمی کیوت روبه پدرش لب زد.
×مثل همیشه باید نازشو بکشی...وگرنه قهر میمونه
-بهش بگو چطوری مثلا؟
جی یا کمی فکر کرد و مجددا لبهاشو ازهم فاصله داد.
×نیازی به جواب مامان خانم نیست...خودم میدونم باید بوسش کنی و بغلش کنی بعدشم خودتو لوس کنی و بگی ببخشید
از شدت تعجب هردوتون کپ کردین،چشمهاتون گشاد شدن و به جی یا خیره شدین؛شونه ای بالا انداخت و آروم از آغوشت فاصله گرفت و لب زد.
×میرم بازی کنم..شماهم خلوت کنین
باوجود سن کمی که داشت جملاتی رو به زبون میاورد که برای یک فرد جوان هم کار سختی بود،با سرعت به سمت وسایل بازی واقع در پارک دویید و مشغول بازی شد.جیسونگ دستی لابه لای موهاش کشید و اول شروع کرد.
-ببخشید ا/ت میشه باهام اشتی کنی؟...واقعا دیگه نمیتونم
+خب هنوز نه
-آخه چرا؟
+خودت باید بفهمی چرا
کمی جلو تر نشست و صورتش رو نزدیک صورتت کرد و بوسه کوتاه اما پراحساسی روی لبهات نشوند،دستهاش رو دور کمرت حلقه کرد و سرش رو روی شونه ات گذاشت و بالحنی کیوت لب زد.
-الان اشتی میکنی؟
جوابی ندادی و فقط دستهات رو دور گردنش حلقه کردی و سرتو توی گردنش فرو بردی.
+آشتی کردم
-قول بده دیگه هیج وقت باهام قهر نکنی باشه؟
+قول میدم سنجاب من
دیدگاه ها (۱۲)

تکپارتی(وقتی مریض بودی و...)

تکپارتی(وقتی دیگه نمیتونستی...)

تکپارتی(وقتی سربه سرش میزاری و...)

چندپارتی(وقتی بخاطر یه اشتباه...)پارت3{آخر}

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط