بهرام یکم
#بهرام_یکم
#اورمزد
#شاهنامه
بهرام اورمزد پادشاه ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه در دوران تاریخی میباشد که برابر بهرام یکم ساسانی در متون تاریخی است
. بهرام یکم یا وهرام یکم چهارمین شاه ساسانی و فرزند شاپور یکماست. از ۲۷۳ تا سال ۲۷۶ میلادی، بعد از برادر خود، هرمز یکم، به عنوان شاهنشاه ایران سلطنت کرد. او برای به پادشاهی رسیدن، از پشتیبانی کرتیر موبد، سود برده بود. عجز و ضعف بهرام یکم که او را، در دست موبد کرتیر، دشمن مانی و اغوانش، چون بازیچهای کرده بود، میبایست سبب شده باشد که مانی برای نجات جان خویش از بابل بیرون آمده باشد. با وجود این چنانکه از روایات مانویان بر میآید در نیمهٔ راه وی را از ادامهٔ سفر بازداشتهاند و به بابل عودت دادهاند. اگر روایت منقول از نوح زاتگ که مترجم مانی بود و تا آخرین لحظهٔ حیات در کنار او قرار داشت درست باشد شاه، مانی را پیش خواند با او سخنان تند گفت و به حبس او فرمان داد. از همین روایت بر میآید که درین ملاقات کرتیر مؤبد هم، با شاه همراه بودهاست و پیداست که کرتیر در مجالس خصوصی شاه نیز غالباً در کنار وی بودهاست. بدینگونه، پادشاه سستعنصر، سرانجام مانی را به دست مخالفان سپردهاست.[۱] به دستور این شاه، مانی را گرفتند. و بعد از رفتارهای خشونت آمیز در «۱۸ بهمن ۲۷۶ میلادی»[۲] در زندان کشتند و سرش را در گندیشاپور برای تماشای مردم، به تیری آویختند.[۳][۴]
در روزگار او بهرام دوم از سال ۲۷۶ تا ۲۹۳ (میلادی)، پنجمین پادشاه ساسانیبود. بعد از پدر خود، بهرام یکم، به عنوان شاهنشاه ایران پادشاهی کرد.
در شاهنامه ذکر او تحت نام بهرام بهرام آمدهاست. بهرام دوم در پایان سلطنت خود با شورش نرسی عموی پدرش مواجه گشت و وقتی نرسی به اتکاء عدهای از بزرگان که تحمل سختگیریهای بهرام و کرتیر برایشان مشکل بود به نام خود سکه زد و ادعای شاهنشاهی خود را علنی نمود، بهرام دوم زندگی را بدرود گفته بود.کرتیر پسر بهرام دوم بهرام سوم را به جای او بر تخت سلطنت نشاند اما این بهرام نتوانست سلطنت را برای خود نگهدارد و حتی فرصت نیافت، سکههایی را که به مناسبت تاجگذاری خویش ضرب کرده بود، رواج بدهد. نرسی مدعی بزرگ دیگر بعد از پسر او به سلطنت رسید.[۶]
#اورمزد
#شاهنامه
بهرام اورمزد پادشاه ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه در دوران تاریخی میباشد که برابر بهرام یکم ساسانی در متون تاریخی است
. بهرام یکم یا وهرام یکم چهارمین شاه ساسانی و فرزند شاپور یکماست. از ۲۷۳ تا سال ۲۷۶ میلادی، بعد از برادر خود، هرمز یکم، به عنوان شاهنشاه ایران سلطنت کرد. او برای به پادشاهی رسیدن، از پشتیبانی کرتیر موبد، سود برده بود. عجز و ضعف بهرام یکم که او را، در دست موبد کرتیر، دشمن مانی و اغوانش، چون بازیچهای کرده بود، میبایست سبب شده باشد که مانی برای نجات جان خویش از بابل بیرون آمده باشد. با وجود این چنانکه از روایات مانویان بر میآید در نیمهٔ راه وی را از ادامهٔ سفر بازداشتهاند و به بابل عودت دادهاند. اگر روایت منقول از نوح زاتگ که مترجم مانی بود و تا آخرین لحظهٔ حیات در کنار او قرار داشت درست باشد شاه، مانی را پیش خواند با او سخنان تند گفت و به حبس او فرمان داد. از همین روایت بر میآید که درین ملاقات کرتیر مؤبد هم، با شاه همراه بودهاست و پیداست که کرتیر در مجالس خصوصی شاه نیز غالباً در کنار وی بودهاست. بدینگونه، پادشاه سستعنصر، سرانجام مانی را به دست مخالفان سپردهاست.[۱] به دستور این شاه، مانی را گرفتند. و بعد از رفتارهای خشونت آمیز در «۱۸ بهمن ۲۷۶ میلادی»[۲] در زندان کشتند و سرش را در گندیشاپور برای تماشای مردم، به تیری آویختند.[۳][۴]
در روزگار او بهرام دوم از سال ۲۷۶ تا ۲۹۳ (میلادی)، پنجمین پادشاه ساسانیبود. بعد از پدر خود، بهرام یکم، به عنوان شاهنشاه ایران پادشاهی کرد.
در شاهنامه ذکر او تحت نام بهرام بهرام آمدهاست. بهرام دوم در پایان سلطنت خود با شورش نرسی عموی پدرش مواجه گشت و وقتی نرسی به اتکاء عدهای از بزرگان که تحمل سختگیریهای بهرام و کرتیر برایشان مشکل بود به نام خود سکه زد و ادعای شاهنشاهی خود را علنی نمود، بهرام دوم زندگی را بدرود گفته بود.کرتیر پسر بهرام دوم بهرام سوم را به جای او بر تخت سلطنت نشاند اما این بهرام نتوانست سلطنت را برای خود نگهدارد و حتی فرصت نیافت، سکههایی را که به مناسبت تاجگذاری خویش ضرب کرده بود، رواج بدهد. نرسی مدعی بزرگ دیگر بعد از پسر او به سلطنت رسید.[۶]
۱.۹k
۳۰ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.