بوسه می خواهم ولی باهرلبی مقدورنیست

بوسه می خواهم. ولی باهرلبی مقدورنیست
هرلبی درشان لبهای من مغرورنیست... من لبان خاصم طعم خودم رامیدهند
مزه ام شیرین وتلخ وتندوترش وشورنیست

بوی دودپختگی داریم وطعمی سوخته
ویژگیهایی که باطعم جدیدی جورنیسته

طعم لبها لب به لب پیچیده درهم گم شود
هرج ومرج است این ومی دانیم در دستور نیست

گفته انداعضاو روح جان ماراحرمتیست
اعتقادی اززمان هایی که چندان دورنیست

سنتی ترهستم اینهااعتقادات منند
آن که میخواهد. بخواند آن که نه مجبورنیست...!!!
💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 💋 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😚 😙 😙 😙 😙 😙
دیدگاه ها (۱)

وقت رفتن شد پرستوی دلم بالش گرفترعد و برقی زد نگاهت این دلم ...

نوشته یا ننوشته ، غزل نمای توأمبمانی و بروی باز هم برای توأم...

ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ،ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ؛ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﺭﺍ...

دلم تنگ است و با شعر هم دمی آرام نمیگیرممن آن مردم که در مرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط