نوشته یا ننوشته غزل نمای توم

نوشته یا ننوشته ، غزل نمای توأم
بمانی و بروی باز هم برای توأم

کمی کنار بیا با منی که از ته قلب
همیشه رام نگاه پر ادعای توأم

چه در خیال و چه خواب و میان خاطره ها
به هر بهانه به دنبال رد پای توأم

بیا و هق هق من را شبی تماشا کن
که انعکاس غریبانه ی صدای توأم

دلم گرفته و بغضم نمی شود آرام
چقدر عاشق گریه به شانه های توأم

به جز تو با همه دنیا غریبگی کردم
چرا تو منکر آنی که آشنای توأم؟ . . .

بیا و کار دلم را به ناکجا نکشان
که مشتری شده ام باز و در فضای توام 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹
دیدگاه ها (۱)

پلک وا کن در نگاهت آسمان جامیشودبین چشمان سیاهت ماه پیدامیشو...

هر چه که ناز کنی بـاز کشیدن داردلحن شیوای تو هـر بار شنیدن د...

وقت رفتن شد پرستوی دلم بالش گرفترعد و برقی زد نگاهت این دلم ...

بوسه می خواهم. ولی باهرلبی مقدورنیستهرلبی درشان لبهای من مغ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط