نوشته یا ننوشته ، غزل نمای توأم
نوشته یا ننوشته ، غزل نمای توأم
بمانی و بروی باز هم برای توأم
کمی کنار بیا با منی که از ته قلب
همیشه رام نگاه پر ادعای توأم
چه در خیال و چه خواب و میان خاطره ها
به هر بهانه به دنبال رد پای توأم
بیا و هق هق من را شبی تماشا کن
که انعکاس غریبانه ی صدای توأم
دلم گرفته و بغضم نمی شود آرام
چقدر عاشق گریه به شانه های توأم
به جز تو با همه دنیا غریبگی کردم
چرا تو منکر آنی که آشنای توأم؟ . . .
بیا و کار دلم را به ناکجا نکشان
که مشتری شده ام باز و در فضای توام 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹
بمانی و بروی باز هم برای توأم
کمی کنار بیا با منی که از ته قلب
همیشه رام نگاه پر ادعای توأم
چه در خیال و چه خواب و میان خاطره ها
به هر بهانه به دنبال رد پای توأم
بیا و هق هق من را شبی تماشا کن
که انعکاس غریبانه ی صدای توأم
دلم گرفته و بغضم نمی شود آرام
چقدر عاشق گریه به شانه های توأم
به جز تو با همه دنیا غریبگی کردم
چرا تو منکر آنی که آشنای توأم؟ . . .
بیا و کار دلم را به ناکجا نکشان
که مشتری شده ام باز و در فضای توام 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹 🌿 🌹
۲.۶k
۲۵ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.