ماه زیبای من♥︎
ماه زیبای من♥︎
𝚖𝚢 𝚋𝚎𝚊𝚞𝚝𝚒𝚏𝚞𝚕 𝚖𝚘𝚘𝚗⟭⟬
⊱𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟸⊰
(ادمین درحال گوش دادن به مجیک شاپ و غرق در ارامش😐)
کوک: خب بچه ها درس رو شروع میکنیم...
شروع کرد ب درس دادن من بچه شرو شیطون مدرسه بودم مدرسه قبلی ام بخاطر همین کارا اخراج شدم...
بلاخره زنگ خورد همه بچه ها حموم بردن و رفتن امضا بگیرن....
*ویو کوک*
دیدم بچه ها دارن پچ پچ میکنن...
بچه ها: با اینکه دوسش داره نیومده ی امضا بگیره...
بچه ها: من فک میکنم فقط ی فن ساده اس و دوسش نداره...
بچه ها: عااا اره اره اره درست میگع
بیان بریم...
کوک: پوفففف خسته شدم ها معلم بودن چقد سخته....
رفتم بیرون و یه نوشیدنی گرفتم و خوردم...
زنگ خورد داشتم ب کلاس میرفتم ک ی صدایی شنیدم شبیه صدای ات بود...
ات: فک نکنین این معلم جدید اومده کارتون ندارم هرکی بره رو مخم مادشو.....
بچه ها:باشع بابا....
کوک: اوه اوه پس بچه ی شیطونیه...
هانول: شیطون از شیطون گذشته .....
برگشتم دیدم هانول پشتمه
هانول:مدرسه ای قبلی ام بخاطر همین کارا اخراج شد...
کوک: ک این طور...
هانول:مم دیگه برم تو ...
کوک: عا.. با هم وارد میشن..
*ویو ات*
کل کلاس چرت گذشت...
ولی من دوسش داشتم ولی نباید ب غرورم لطمه میخورد...
زنگ آخر خورد و کیفمو رو دوشم انداختم و از مدرسه زدم بیرون...
ات: یعنی میشع امسالم بگذره ....
ایدل بشم....
سمت خونه راه افتادم.....
ادامه دارد......
𝚖𝚢 𝚋𝚎𝚊𝚞𝚝𝚒𝚏𝚞𝚕 𝚖𝚘𝚘𝚗⟭⟬
⊱𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟸⊰
(ادمین درحال گوش دادن به مجیک شاپ و غرق در ارامش😐)
کوک: خب بچه ها درس رو شروع میکنیم...
شروع کرد ب درس دادن من بچه شرو شیطون مدرسه بودم مدرسه قبلی ام بخاطر همین کارا اخراج شدم...
بلاخره زنگ خورد همه بچه ها حموم بردن و رفتن امضا بگیرن....
*ویو کوک*
دیدم بچه ها دارن پچ پچ میکنن...
بچه ها: با اینکه دوسش داره نیومده ی امضا بگیره...
بچه ها: من فک میکنم فقط ی فن ساده اس و دوسش نداره...
بچه ها: عااا اره اره اره درست میگع
بیان بریم...
کوک: پوفففف خسته شدم ها معلم بودن چقد سخته....
رفتم بیرون و یه نوشیدنی گرفتم و خوردم...
زنگ خورد داشتم ب کلاس میرفتم ک ی صدایی شنیدم شبیه صدای ات بود...
ات: فک نکنین این معلم جدید اومده کارتون ندارم هرکی بره رو مخم مادشو.....
بچه ها:باشع بابا....
کوک: اوه اوه پس بچه ی شیطونیه...
هانول: شیطون از شیطون گذشته .....
برگشتم دیدم هانول پشتمه
هانول:مدرسه ای قبلی ام بخاطر همین کارا اخراج شد...
کوک: ک این طور...
هانول:مم دیگه برم تو ...
کوک: عا.. با هم وارد میشن..
*ویو ات*
کل کلاس چرت گذشت...
ولی من دوسش داشتم ولی نباید ب غرورم لطمه میخورد...
زنگ آخر خورد و کیفمو رو دوشم انداختم و از مدرسه زدم بیرون...
ات: یعنی میشع امسالم بگذره ....
ایدل بشم....
سمت خونه راه افتادم.....
ادامه دارد......
۵۸.۵k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.