ایمجین از Teahyung

[بخشی از خاطرات کیم تهیونگ]1944

امروز دوباره مثل ترسوها فرار کردم
فقط به خاطر اینکه میخواستم قبل مرگم
دوباره صورت قشنگشو ببینم
عطر تلخ و سرد همیشگیشو دوباره حس کنم
دست خودم نبود من فقط دوسش دارم
اون خاص ترین فرد زندگیمه
یه معجزه بود که وسط زندگیم شوت شد
انگار بودنش تو زندگیم لازم بوده
اگه به چشماش خیره بشی کارت تمومه
دوست داری تا اخر عمرت به تیله های سبز رنگش خیره بشی و حفظشون بشی
اونا میتونن مثل سلاح گرم عمل کنن و روحتو بکشن یا مثل یه جادو طلسمت کنن
ولی من معتاد چشماش شده بودم
خیلی دوست دارم وقتی ناراحته زیر گلوشو ببوسم..یه جایی شنیده بودم وقتی کسی که دوسش داریم غصه میخوره باید گلوشو ببوسیم وگرنه غمباد میکنه
وقتی من نیستم کی گلوشو میبوسه؟

#madi ~ #taehyung ~ #BTS
@fan_bts_madi
دیدگاه ها (۳)

دوراهی از nammin

سناریو از BTS

ایمجین از Suga

سناریو از Jin

My Vampire p9

سنگدلچپتر * 21 *ویو لوناکوک:میریم خونه... خیلی کارا هست که ب...

ᴇɴᴇʀɢʏ ᴅʀɪɴᴋ 🌸ʜɪ ᴍʏ sᴡᴇᴇᴛɪᴇs ɪ ᴍɪss ʏᴏᴜ •̩̩̩̩ᯅ•̩̩̩ 💔بآنٔوِ ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط