پارت نهم
پارت نهم
از دید ا/ت
صبح با نور خورشید بیدار شدم ک دیدم دستلی یکی دورمه
برگشتم ک با صورت جیهوپ روبه رو شدم
چن سانت بیشتر باهام فاصله نداش...آروم از توی بغلش اومدم بیرون
میخواستم درو باز کنم ک صداش در اومد
جیهوپ:صبحت بخیر
ا/ت:عا سلام ببخشید بیدارت کردم
جیهوپ:اشکال نداره...میبینم سحر خیزیا😉راستی ساعت چنده؟
ا/ت:ساعت ۷ صبحه😊
جیهوپ:اوه دیرومون میشه هاا...
ا/ت:خب پاشو تا دیرمون نشه!
جیهوپ:چشممم😆
صبحونه رو آماده کردم ...
از خونه زدیم بیرون!سوار ماشینش شدم!
نمیدونم چرا ولی کنارش احساس آرامش میکنم
جیهوپ:این لباسه خیلی بهت میادا!
ا/ت:اهه مرسی😅حالا شما رانندگی تو بکن تا تصادف نکنیم
با گفتن این حرفم پاشو گذاشت روی گاز و فرمونو همین جوری میچرخوند
ا/ت:وایییییی تروخداااا این چههههه وعضشههههههههه...وای جیهوپپپپپپپ
جیهوپ:حال میدههه😂؟
ا/ت:غلط کردممممممم آروم برووووووووو
یهو پاشو گذاشت روی ترمز
جیهوپ:خب رسیدیم😂دیگه نبینم توی کارم دخالت کنیااا
ا/ت:وای خدا من دیگه سوار ماشینت نمیشممم😑
ماری:هووو ا/ت...
ا/ت:ای وای خاک ب سرم این چرا اینجوری حرف میزنه(اروم)
جیهوپ:شنیدم
از ماشین اومدیم بیرون
ماری تا منو دید یکی محکم زد پس کلم
ا/ت:چ خبرتهه
ماری:خیلی نامردی!
ا/ت:چرااا
ماری:دیشب پیتزا خوردی پست گذاشتی استوریییییی...ها چته چرا چشمک میزنننیییی😑
ا/ت:الان جاش نی
جیهوپ:من براش گرفتم
ماری:چییی😐
یا خدا الان این منحرف بدبخت فکرای بد ب سرش میزنه....
لایک و کامنت فراموش نشه☺
ببخشید دیرشد ذهنم مشغوله نشد🙂
از دید ا/ت
صبح با نور خورشید بیدار شدم ک دیدم دستلی یکی دورمه
برگشتم ک با صورت جیهوپ روبه رو شدم
چن سانت بیشتر باهام فاصله نداش...آروم از توی بغلش اومدم بیرون
میخواستم درو باز کنم ک صداش در اومد
جیهوپ:صبحت بخیر
ا/ت:عا سلام ببخشید بیدارت کردم
جیهوپ:اشکال نداره...میبینم سحر خیزیا😉راستی ساعت چنده؟
ا/ت:ساعت ۷ صبحه😊
جیهوپ:اوه دیرومون میشه هاا...
ا/ت:خب پاشو تا دیرمون نشه!
جیهوپ:چشممم😆
صبحونه رو آماده کردم ...
از خونه زدیم بیرون!سوار ماشینش شدم!
نمیدونم چرا ولی کنارش احساس آرامش میکنم
جیهوپ:این لباسه خیلی بهت میادا!
ا/ت:اهه مرسی😅حالا شما رانندگی تو بکن تا تصادف نکنیم
با گفتن این حرفم پاشو گذاشت روی گاز و فرمونو همین جوری میچرخوند
ا/ت:وایییییی تروخداااا این چههههه وعضشههههههههه...وای جیهوپپپپپپپ
جیهوپ:حال میدههه😂؟
ا/ت:غلط کردممممممم آروم برووووووووو
یهو پاشو گذاشت روی ترمز
جیهوپ:خب رسیدیم😂دیگه نبینم توی کارم دخالت کنیااا
ا/ت:وای خدا من دیگه سوار ماشینت نمیشممم😑
ماری:هووو ا/ت...
ا/ت:ای وای خاک ب سرم این چرا اینجوری حرف میزنه(اروم)
جیهوپ:شنیدم
از ماشین اومدیم بیرون
ماری تا منو دید یکی محکم زد پس کلم
ا/ت:چ خبرتهه
ماری:خیلی نامردی!
ا/ت:چرااا
ماری:دیشب پیتزا خوردی پست گذاشتی استوریییییی...ها چته چرا چشمک میزنننیییی😑
ا/ت:الان جاش نی
جیهوپ:من براش گرفتم
ماری:چییی😐
یا خدا الان این منحرف بدبخت فکرای بد ب سرش میزنه....
لایک و کامنت فراموش نشه☺
ببخشید دیرشد ذهنم مشغوله نشد🙂
۵.۹k
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.