با سوتی که به گوش رسید پدال گاز رو فشار داد و با سرعت خار
با سوتی که به گوش رسید پدال گاز رو فشار داد و با سرعت خارق العاده ی فراری زمین رو به آتیش کشوند
جیمین هم دست کمی از پدرش نداشت...همینکه صدای سوت رو شنید با بالاترین سرعتی که موتور داشت حرکت کرد....
کلودی و جونگکوک هم همینطور....
این ۳ تا به سرعت از بقیه دور شدن و الان تنها اونان توی جاده خارج از شهر
کلودی چشمکی به جونگکوک زد...جونگکوک هم در جواب پوزخندی زد و سرشو تکون داد
هردوشون باهم سرعتشون بیشتر کردند و جلوی جیمین حرکت کردند اما نقشه ای که داشتند الان شروع شد
ضربدری توی جاده حرکت میکردن و این باعث میشد جیمین سرعتشو کمتر کنه تا به اونها برخورد نکنه
اگه به این روال پیش میرفت قطعا میباخت...باید کاری میکرد...فکری به سرش زد و تصمیم گرفت عملیش کنه با اینکه کمی خطرناک بود
هیچ ماشینی سرعت فراری رو نداره...هیچکدومشون نمیتونن به سرعت نوری فراری برسن...پوزخندی رو لب شوگا نشست....فرمون رو چرخوند و این ماشین رویایی رو وسط جاده ایستوند
شوگا:فک کنم فهمیدید برنده این بازی کیه
اینو گفت و نگاه های خشمناک همشونو به جون خرید...
سرعتش رو خیلی کم کرد....به طوریکه الان کلودی و جونگکوک خیلی جلوترش بودن...کلودی که متوجه شد جیمین پشت سرشون نیست به جونگکوک اشاره کرد که دیگه عادی حرکت کنن...از حالت ضربدری خارج شدن و به راهشون ادامه دادن...سرعتشون زیاد بود اما نه مثل اول
جونگکوک:فک کنم تسلیم شد
کلودی:هیچوقت دشمنتو دست کم نگیر جی کی
جونگکوک:خو میبینی که صدایی ازش نیست
کلودی:شاید یهو دیدی اومد
جونگکوک:بهش گفتم کسی تو این بازی حریفم نمیشه
کلودی:آر....هی جونگکوک مواظب باش....برو اونور
جیمین با بالاترین سرعتی که موتورش داشت حرکت کرد سمتشون و دقیقا مسیری که از وسط اون دوتا بود رو انتخاب کرد
با سرعت حرکت کرد سمتشون و در کسری از ثانیه بهشون رسید...اما با اینکه میدونست احتمال داره بهشون برخورد کنه و همه شون بمیرن به راهش ادامه داد
کلودی که یکم زودتر متوجه جیمین شده بود سریع به جونگکوک گفت و هرکدومشون به سمتی رفتن و از راه جیمین خارج شدن...
بخاطر از دست دادن تعادل هردوشون از رو موتور هاشون اوفتادن....و جیمین تا جاییکه توافق کرده بودن رسید...برنده هم مشخص شد
جیمین هم دست کمی از پدرش نداشت...همینکه صدای سوت رو شنید با بالاترین سرعتی که موتور داشت حرکت کرد....
کلودی و جونگکوک هم همینطور....
این ۳ تا به سرعت از بقیه دور شدن و الان تنها اونان توی جاده خارج از شهر
کلودی چشمکی به جونگکوک زد...جونگکوک هم در جواب پوزخندی زد و سرشو تکون داد
هردوشون باهم سرعتشون بیشتر کردند و جلوی جیمین حرکت کردند اما نقشه ای که داشتند الان شروع شد
ضربدری توی جاده حرکت میکردن و این باعث میشد جیمین سرعتشو کمتر کنه تا به اونها برخورد نکنه
اگه به این روال پیش میرفت قطعا میباخت...باید کاری میکرد...فکری به سرش زد و تصمیم گرفت عملیش کنه با اینکه کمی خطرناک بود
هیچ ماشینی سرعت فراری رو نداره...هیچکدومشون نمیتونن به سرعت نوری فراری برسن...پوزخندی رو لب شوگا نشست....فرمون رو چرخوند و این ماشین رویایی رو وسط جاده ایستوند
شوگا:فک کنم فهمیدید برنده این بازی کیه
اینو گفت و نگاه های خشمناک همشونو به جون خرید...
سرعتش رو خیلی کم کرد....به طوریکه الان کلودی و جونگکوک خیلی جلوترش بودن...کلودی که متوجه شد جیمین پشت سرشون نیست به جونگکوک اشاره کرد که دیگه عادی حرکت کنن...از حالت ضربدری خارج شدن و به راهشون ادامه دادن...سرعتشون زیاد بود اما نه مثل اول
جونگکوک:فک کنم تسلیم شد
کلودی:هیچوقت دشمنتو دست کم نگیر جی کی
جونگکوک:خو میبینی که صدایی ازش نیست
کلودی:شاید یهو دیدی اومد
جونگکوک:بهش گفتم کسی تو این بازی حریفم نمیشه
کلودی:آر....هی جونگکوک مواظب باش....برو اونور
جیمین با بالاترین سرعتی که موتورش داشت حرکت کرد سمتشون و دقیقا مسیری که از وسط اون دوتا بود رو انتخاب کرد
با سرعت حرکت کرد سمتشون و در کسری از ثانیه بهشون رسید...اما با اینکه میدونست احتمال داره بهشون برخورد کنه و همه شون بمیرن به راهش ادامه داد
کلودی که یکم زودتر متوجه جیمین شده بود سریع به جونگکوک گفت و هرکدومشون به سمتی رفتن و از راه جیمین خارج شدن...
بخاطر از دست دادن تعادل هردوشون از رو موتور هاشون اوفتادن....و جیمین تا جاییکه توافق کرده بودن رسید...برنده هم مشخص شد
۴.۳k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.