از زبان کوکی: هفت سال گذشت ولی نیومد حقم داشت من ترسوندمش
از زبان کوکی: هفت سال گذشت ولی نیومد حقم داشت من ترسوندمش و این هفت سالو با عذاب وجدان گذروندم تا اینکه یه دختر اومد منو دید ولی برام مهم نبود فقط دلم میخواست آیزی رو ببینم یهو دختره منو توی اغوشش گرفت گفت کوکی وقتی اینو گفت توی چشمام برقی زد اخه این اسم کوچکمو از کجا میدونه نکنه😭😭 از تو اغوشش در اومدم و گفتم تو چی گفتی؟_بدون معطلی بهش خالکوبی دستم رو نشون دادم.+باورم نمیشه یعنی واقعا خودتی؟ 😭😭😭_اره کوکی خودمم میدونم گفتی نیام ولی نمیتونم دیگه نمیتونم طاقت دوریتو نداشتم😭😭😭 +بدون بدون معطلی توی اغوشم گرفتمش یه بوسه عمیق روی موهاش زدم گفتم +خیلی معذرت میخام 😭😭_اصلا دیگه از پیشت نمیرم +مگه میزارم بری؟
۷.۴k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.