یک شب برایش تاسحرگلپونه هاخواندم

یک شب برایش تاسحر"گلپونه ها"خواندم

تنهابه لبخندی مرادیوانه می دانست


فردای آنشب رفت فهمیدم که معنای

"من مانده ام تنهای تنها"رانمی دانست
دیدگاه ها (۴)

خانوممووون میگه من زندگیشم *_* مگه نه خانوووممووووووووووون O...

ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؟ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺗ...

لیاقت می خواهد...بودن درقلب آدمی که تمام دنیایش...حرفهای نزد...

چقدر زیباست کسی را دوست بداریم،،،،،،،،نه برای نیاز نه از روی...

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط