ظرف غذایش که دست نخورده می ماند، وحشت می کردیم. مطمئن می
ظرف غذایش که دست نخورده میماند، وحشت میکردیم. مطمئن میشدیم حتماً گروهانی در یک گوشهی خطِ لشکر غذا نخورده است!
این طوری به کارمان اعتراض میکرد. تا آن گروهان را پیدا نمیکردیم و غذا نمیدادیم بهشان، لب به غذایش نمیزد. گاهی چهل و هشت ساعت غذا نمیخورد تا یقین کند همه غذا خوردهاند
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
شادی روحش صلوات🌹
این طوری به کارمان اعتراض میکرد. تا آن گروهان را پیدا نمیکردیم و غذا نمیدادیم بهشان، لب به غذایش نمیزد. گاهی چهل و هشت ساعت غذا نمیخورد تا یقین کند همه غذا خوردهاند
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
شادی روحش صلوات🌹
۱.۲k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.