THE NAME
.THE NAME...
میان دو نگاه
PART...
🕙
SEASON...
1⃣
🖤💋...
سوبین صداش رو صاف کرد و گفت :
_ قراره دو گروه تی اکس تی و استری کیدز به یه خوابگاه دیگه منتقل بشن.
همه تو شوک بودن.
سوفی و نامیرا نگاهی به هم انداختن هردوشون خوب میدونستن که چقدر بعد از این اتفاق همه چی راحت تر قراره باشه اما برای سوفی شاید وجود لینو وقتی یونگی هست بهترین چیز باشه.
6:55 p.m:
اعضای استری کیدز و تی اکس تی همه آماده نقل مکان بودن.
سوفی تو اتاقش درحال شونه کردن موهاش بود که در به صدا دراومد.
سوفی در رو باز کرد و لینو رو جلوی در دید.
لبخندی زد و لینو رو به داخل دعوت کرد.
لینو روی تخت کنار سوفی نشست و نگاهی برادرانه به سوفی انداخت و گفت:
_این حرف هایی که میگم رو خوب یادت بمونه به هرحال من دوست 25 ساله ای تو هستم. لطفا اگه مشکلی داشتی بهم بگو من به عنوان برادر دومت همیشه و همه جا مراقبتم و کنارت هستم.
سوفی با لبخند روی لبش و حاله اشک دور چشماش دست های لینو رو گرفت و گفت:
_مرسی که همیشه هوای من رو داری. این ده سال تو تنها پناه من بودی و حرفات یادم میمونه.
لینو سوفی رو در آغوش گرفت و موهای بلند و بلوندش رو نوازش می کرد.
چانگبین لینو رو صدا میکرد. برای همین لینو از سوفی خدافظی کرد و همرا با 12 نفر دیگه خوابگاه رو ترک کردن.
سوفی که با چشماش رفتنشون رو تماشا میکرد همزمان که احساس خوبی داشت اما با یاد آوری اون سه نفر نفسش بند می اومد.
نامیرا تو این مدت با جیمین و جیهوپ خیلی...
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
میان دو نگاه
PART...
🕙
SEASON...
1⃣
🖤💋...
سوبین صداش رو صاف کرد و گفت :
_ قراره دو گروه تی اکس تی و استری کیدز به یه خوابگاه دیگه منتقل بشن.
همه تو شوک بودن.
سوفی و نامیرا نگاهی به هم انداختن هردوشون خوب میدونستن که چقدر بعد از این اتفاق همه چی راحت تر قراره باشه اما برای سوفی شاید وجود لینو وقتی یونگی هست بهترین چیز باشه.
6:55 p.m:
اعضای استری کیدز و تی اکس تی همه آماده نقل مکان بودن.
سوفی تو اتاقش درحال شونه کردن موهاش بود که در به صدا دراومد.
سوفی در رو باز کرد و لینو رو جلوی در دید.
لبخندی زد و لینو رو به داخل دعوت کرد.
لینو روی تخت کنار سوفی نشست و نگاهی برادرانه به سوفی انداخت و گفت:
_این حرف هایی که میگم رو خوب یادت بمونه به هرحال من دوست 25 ساله ای تو هستم. لطفا اگه مشکلی داشتی بهم بگو من به عنوان برادر دومت همیشه و همه جا مراقبتم و کنارت هستم.
سوفی با لبخند روی لبش و حاله اشک دور چشماش دست های لینو رو گرفت و گفت:
_مرسی که همیشه هوای من رو داری. این ده سال تو تنها پناه من بودی و حرفات یادم میمونه.
لینو سوفی رو در آغوش گرفت و موهای بلند و بلوندش رو نوازش می کرد.
چانگبین لینو رو صدا میکرد. برای همین لینو از سوفی خدافظی کرد و همرا با 12 نفر دیگه خوابگاه رو ترک کردن.
سوفی که با چشماش رفتنشون رو تماشا میکرد همزمان که احساس خوبی داشت اما با یاد آوری اون سه نفر نفسش بند می اومد.
نامیرا تو این مدت با جیمین و جیهوپ خیلی...
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
- ۹۳۶
- ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط