فیک لی جونگ سوک🖇🖤🥺♥ پارت 13💛
فیک لی جونگ سوک🖇❤🥺🖤
ارزش خوشحالی.........
هزار برابر پوله............
🖤🖤🖤♥♥♥
وقتی تو کلاس زبان میبینتت و............
پارت ¹³
ا.ت : ای خدا بگو
هیون جین : اسمش لیم ا.ت بود
و بغض هیون جین شکست
به فکر رفتم
ویو ا.ت :
ولی لیم ا.ت که منم
هیون جین پرید بغلت. کیوت گرل کمکم کن. با اینکه آیو قاتل بهترین فرندمه پلی دلم نمیاد بکشمش. ولی نمیتونه هم به این راحتی زندگی کنه
ا.ت : ای خدا انقدر به من نچسب بزار فکرم بیاد سرجاش
آیو همه چیز رو فهمیده بود چون اسم اونی که مرده بود رو الان فهمید و اسم اون دختره هم لیم ا.ت بود. آیو هم بغضش گرفت.
آیو : هیون جین. چقدر ممکنه اسم دونفر لیم ا.ت باشه. تروخدا بگو 99 درصد
هیون جین : 1 درصد
هیون جین از بغلت اومد بیرون
جونگ سوک : چیشده بیبی؟
ا.ت : گمشو دخالت نکن الان نمیتونم بوست کنم
جونگ سوک کیوت نگات میکنه
ا.ت گونشو بوسید
ا.ت : حالا گمشو پسر خوب
رفت
آیو بالاخره بغضش ترکید بغلت کرد
آیو : ا.ت جونممم.منو هیون جین 11 ساله که منتظرتیم. خوشحالم که میبینمت. چرا هرگز بهمون زنگ نزدی؟ باهامون قهر بودی؟ هنوزم قهری؟ ( با گریه)
همه چیز یادت اومد
هیون جین : حقیقت داره؟( با بغض)
ا.ت : سو هیون جین، آیو قاتل نیست. حتی مقصر زخم هامم نیست
هیون جین وقتی مطمئن شد ا.ت تویی کلی ناراحت و خوشحال شد. اومد کلی محکم بغلت کرد
هیون جین : توضیح بده وگرنه ولت نمیکنم. چجوری افتادی و الان زنده ای؟
ا.ت : باشه باشه ولم کن
ولت کرد
ا.ت : اونروز بدون اجازه خانوادمون توی 7 سالگی رفتیم کنار دره ای که پایینش دریا بود. من و آیو زودتر از تو رسیدیم اونجا. من اسرار داشتم سندلیمو نزدیک ترین جا به دره بزارم. پایه صندلیم لق بود و شکست و افتادم. آیو سعی داشت منو بگیره ولی موفق نشد و تو توی همون صحنه رسیدی. خداروشکر یه تیکش راه به بیرون داشت و آب بود منم شنا بلد بودم. بعد 11 سال شما هنوز فکر کردین من مردم
آیو و هیون جین دوباره بغلت کردن
جونگ سوک داشت بالا میاورد
دیگه تحمل نکرد
جونگ سوک : عه دوست دختر منه انقدر بغلش نکنین
آیو : ما دختریم
هیون جین : اگه میفهمیدی الان چی شده اینو نمیگفتی
جونگ سوک : حالا هرچی دوست دخترم فقط بغل من میاد فهمیدین؟
هیون جین : اگه اونروز اونو به ا.ت نمیگفتم هیچوقت ا.ت دوست دخترت نمیشد.
جونگ سوک : حالا که شده.
ا.ت : بعدا حرف میزنیم.
جوری که نفهمه به آیو و هیون جین گفتی غیرتیه.
جونگ سوک : شنیدما
ا.ت : باشه بابا بریم سر کلاس
*پرش زمانی به بعد از کلاس زبان*
اومدی بیرون در کلاست وایسادی خواهر و برادرتو دیدی که برات دست تکون میدن و دم ایستگاه اتوبوس وایسادن
ادامه دارد.........💗
اصکی🚫
شرایط :
50 لایک💙
فالو تا 350 تایی شدنم💙
25 کامنت💙
#لی_جونگ_سوک#فیک#بی_تی_اس#تهیونگ#جیمین#کوکی#کیدراما#کیپاپ#هورانگ#گیهوپ#آیو
ارزش خوشحالی.........
هزار برابر پوله............
🖤🖤🖤♥♥♥
وقتی تو کلاس زبان میبینتت و............
پارت ¹³
ا.ت : ای خدا بگو
هیون جین : اسمش لیم ا.ت بود
و بغض هیون جین شکست
به فکر رفتم
ویو ا.ت :
ولی لیم ا.ت که منم
هیون جین پرید بغلت. کیوت گرل کمکم کن. با اینکه آیو قاتل بهترین فرندمه پلی دلم نمیاد بکشمش. ولی نمیتونه هم به این راحتی زندگی کنه
ا.ت : ای خدا انقدر به من نچسب بزار فکرم بیاد سرجاش
آیو همه چیز رو فهمیده بود چون اسم اونی که مرده بود رو الان فهمید و اسم اون دختره هم لیم ا.ت بود. آیو هم بغضش گرفت.
آیو : هیون جین. چقدر ممکنه اسم دونفر لیم ا.ت باشه. تروخدا بگو 99 درصد
هیون جین : 1 درصد
هیون جین از بغلت اومد بیرون
جونگ سوک : چیشده بیبی؟
ا.ت : گمشو دخالت نکن الان نمیتونم بوست کنم
جونگ سوک کیوت نگات میکنه
ا.ت گونشو بوسید
ا.ت : حالا گمشو پسر خوب
رفت
آیو بالاخره بغضش ترکید بغلت کرد
آیو : ا.ت جونممم.منو هیون جین 11 ساله که منتظرتیم. خوشحالم که میبینمت. چرا هرگز بهمون زنگ نزدی؟ باهامون قهر بودی؟ هنوزم قهری؟ ( با گریه)
همه چیز یادت اومد
هیون جین : حقیقت داره؟( با بغض)
ا.ت : سو هیون جین، آیو قاتل نیست. حتی مقصر زخم هامم نیست
هیون جین وقتی مطمئن شد ا.ت تویی کلی ناراحت و خوشحال شد. اومد کلی محکم بغلت کرد
هیون جین : توضیح بده وگرنه ولت نمیکنم. چجوری افتادی و الان زنده ای؟
ا.ت : باشه باشه ولم کن
ولت کرد
ا.ت : اونروز بدون اجازه خانوادمون توی 7 سالگی رفتیم کنار دره ای که پایینش دریا بود. من و آیو زودتر از تو رسیدیم اونجا. من اسرار داشتم سندلیمو نزدیک ترین جا به دره بزارم. پایه صندلیم لق بود و شکست و افتادم. آیو سعی داشت منو بگیره ولی موفق نشد و تو توی همون صحنه رسیدی. خداروشکر یه تیکش راه به بیرون داشت و آب بود منم شنا بلد بودم. بعد 11 سال شما هنوز فکر کردین من مردم
آیو و هیون جین دوباره بغلت کردن
جونگ سوک داشت بالا میاورد
دیگه تحمل نکرد
جونگ سوک : عه دوست دختر منه انقدر بغلش نکنین
آیو : ما دختریم
هیون جین : اگه میفهمیدی الان چی شده اینو نمیگفتی
جونگ سوک : حالا هرچی دوست دخترم فقط بغل من میاد فهمیدین؟
هیون جین : اگه اونروز اونو به ا.ت نمیگفتم هیچوقت ا.ت دوست دخترت نمیشد.
جونگ سوک : حالا که شده.
ا.ت : بعدا حرف میزنیم.
جوری که نفهمه به آیو و هیون جین گفتی غیرتیه.
جونگ سوک : شنیدما
ا.ت : باشه بابا بریم سر کلاس
*پرش زمانی به بعد از کلاس زبان*
اومدی بیرون در کلاست وایسادی خواهر و برادرتو دیدی که برات دست تکون میدن و دم ایستگاه اتوبوس وایسادن
ادامه دارد.........💗
اصکی🚫
شرایط :
50 لایک💙
فالو تا 350 تایی شدنم💙
25 کامنت💙
#لی_جونگ_سوک#فیک#بی_تی_اس#تهیونگ#جیمین#کوکی#کیدراما#کیپاپ#هورانگ#گیهوپ#آیو
۱۴.۳k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.