هیع باز تریاک اثرش شروع شد

/=هیع باز تریاک اثرش شروع شد
قسمت9:
بله بوسیدمش
456:تو ذهنش(چی شد؟ /=من خیالاتی شدم؟ نه ولی چرا قلبم تند میزنه چرا؟)
شماره 001 درحال ادامه دادن آن بوسه بود
456 حولش داد شماره 001 رفت عقب 456 که شوکه شده بود و مونده بود چی‌کار. کنه گفت ن من کار امشبو میگم ن تو بوگو/=(منطقی) :/
و شماره 001 دوباره. هل. داد/=و رف 001 مونده بود و ناراحت شد/=
کمکم 001 هم رف بخوابه ساعت 2 شب بود 456 ک تو شوک بود با خودش پرسید ک چرا 001 اینطوری کرد با خودش گفت شاید عاشقم و تعجب کرد و اصلا نتونست درست خواب بره...!
داستان ادامه دارد.. 🤣🤌😔
دیدگاه ها (۲۰)

یکم ن چی بگم والا کلا خفن بود😐🤌

سوالی نی/=؟ از بیکاریمع

هیهی قرارع تو این قسمت:/شوکع شوید:/قسمت8:بله اون شب شگفت انگ...

بچه ها چون چند شب طول کشید و داستانارو نگفتم تا قسمت8مینویسم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط