وقتی خانواده ات رو ملاقات کرد
end
.
زد زیر خنده که هم تو و هم جونگین متعجب شدید
+ یااا...بابا..منظورت چیه ؟..میخوای همین شب اولی دوست پسرم رو مست کنی ؟
F: ما از این حرفا نداریم من فقط میخوام یکم با آقای یانگ آشنا بشم..آدما توی مستی حرف حسابشون رو میگن..باید بفهمم با دخترم چطور رفتار میکنه..
نگاهش رو به جونگین داد و ابروهاش رو بالا داد
F: مگه نه پسر ؟
جونگین نگاهی به تو و مادرت انداخت..تو تعجب کرده بودی و از طرفی نگران بودی چون میدونستی مست کردن جونگین اصلا عواقب خوبی نداره..ولی مادرت اون تعجب رو نداشت و بیشتر کنجکاو بود..پس نفس عمیقی کشید و به پدرت نگاه کرد
_ بله..البته
(برای اینکه متوجه بشید ، بگم که اینا رفتن واسه خودشون نصفه شبی توی حیاط و الکل زدن ، و این بچه ی نون عزیزمون ، سیر تا پیاز اینکه چطور توی تخت تورو.....بعله همش رو به پدرت موقع مستی گفت و دیگه اینکه پدرت سالم گذاشته بره یا نه رو نمیدونم
.
زد زیر خنده که هم تو و هم جونگین متعجب شدید
+ یااا...بابا..منظورت چیه ؟..میخوای همین شب اولی دوست پسرم رو مست کنی ؟
F: ما از این حرفا نداریم من فقط میخوام یکم با آقای یانگ آشنا بشم..آدما توی مستی حرف حسابشون رو میگن..باید بفهمم با دخترم چطور رفتار میکنه..
نگاهش رو به جونگین داد و ابروهاش رو بالا داد
F: مگه نه پسر ؟
جونگین نگاهی به تو و مادرت انداخت..تو تعجب کرده بودی و از طرفی نگران بودی چون میدونستی مست کردن جونگین اصلا عواقب خوبی نداره..ولی مادرت اون تعجب رو نداشت و بیشتر کنجکاو بود..پس نفس عمیقی کشید و به پدرت نگاه کرد
_ بله..البته
(برای اینکه متوجه بشید ، بگم که اینا رفتن واسه خودشون نصفه شبی توی حیاط و الکل زدن ، و این بچه ی نون عزیزمون ، سیر تا پیاز اینکه چطور توی تخت تورو.....بعله همش رو به پدرت موقع مستی گفت و دیگه اینکه پدرت سالم گذاشته بره یا نه رو نمیدونم
- ۲۱.۸k
- ۲۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط