حلالم کن اگر روزی چراغ خانه ات بودم

حلالم کن اگر روزی چراغ خانه ات بودم
حلالم کن اگر روزی می ومیخانه ات بودم

برای درد دل کردن کمی دیراست میدانم
گذر کن از من و عشقم اگردیوانه ات بودم

غمت با من چها کرده خدامیداندو این اشک
گلی پژمرده ام ،روزی گل گلخانه ات بودم

برای با تو بودن از خودم حتی گذر کردم
ببخش ای بی وفا روزی اگر افسانه ات بودم

پریشانم نمیدانی چه حالی بدتر از این که
به موهای پریشانت همیشه شانه ات بودم

شبم تاریک وروزم بدتر از شبهای تاریکم
زمانی هم قدم با تو مثال سایه ات بودم

نشد آسوده از یادت دمی سنگ صبور غم
فراموشم بکن روزی اگرهمسایه ات بودم
دیدگاه ها (۱)

✍✍✍دستِ من نیست اگر دل نگرانم ، چه کنم!می روی، باز همـانم ...

اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست مرغ قفس پریده را حاجت آب ...

دريا لب ساحل را ، هر ثانيه مى بوسداين سنت او عشقست،عشقى كه ن...

به چنگ آورد‌ام گیسوی معشوقی خیالی راخدا از ما نگیرد نعمت آشف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط