رفتی و دل بردی و جان من از غم سوختیباز گرد آخر، که چندین ظلم نتوان کرد و رفتدل بسویش رفت و در هجران مرا تنها گذاشتکار بر من مشکل و بر خویش آسان کرد و رفت