تکپارتی استری کیدز
وقتی اختلال روانی داری و عضو نهمی
سلام من ات هستم۱۶ سالمه دوست دختر. فیلیکس وعضونهم هستم من وقتی۱۲ سالم بود تصادف کردم ومامان بابام رو ازدست دادم صدای جیغ کمک مامانم هنوز توگوشمه
ویوات:
امروز اصلان حالم خوب نبود صدای جیغ مامانم هنوز میومد
از سرمیز پاشدم نشستم رو نیمکت میکاپم تموم شده بود این جور مواقع میزنم زیر گریه دست خودم نیست
هیونجین در گوش فیلیکس:
هیون: فیلیکس فکر نکنم ات حالش خوب باشه
لکسی: چرا؟؟؟
هیون: فکر کنم میخواد بزنه زیر گریه
لکسی: باهاش حرف میزنم
هیون: باش
ویو فیلیکس:
امروز اصلان ات حالش خوب نبود معلومه خداکنه چیزی نشه
کنسرت شروع شد
ویو ات:
حالم خوب نبود همه اعضا فهمیده بودن تااینکه دستمو چنگ زدم به لباس هیون و سیاهی مطلق.....
هیون: اتتتت بیدارشوووو
فیلیکس به سرعت اومد
فیلیکس: اتتت ببلندشووووووو(گریه)
ات رو بردن پشت صحنه
بهش سرم زدن
دکتر: از اختلال روانی ات خبر دارین؟؟؟؟
فیلیکس: اختلال روانی؟؟؟؟
دکتر: بله ات اختلال روانی داره که خیلی شدیده مدام سردرد میگیره وصدای جیغ توگوشش هست اکثر میزنه زیر گریه بی دلیل درسته؟؟؟
هان: آره یه چن باری میزد زیر گریه درشدتی که بیهوش می شد
دکتر: خیلی حواستون باشه اصلا سرش داد نزنین
اعضا: چشم
ویوات:
صدا ها برام مبهم بود چشامو باز کردم همه اعضا جلوم بودن
هان: اتتت بهوش اومدههه
هیون: هی دختر حالت خوبه؟؟
ات:, آره خوبم
فیلیکس: چرا به ما نگفتی(اخم),
ات: چیو؟؟؟
بنگچان: اختلال روانی داری!
ات: خوب ...... لازم ندونستم
فیلیکس: حداقل به من میگفتی (ناراحت)
ات: فقط نمی‌خواستم ناراحت شین
اعضا: ولی باید میگفتی ات!!!!
ات: ببخشید ...اخخخ (سرشو گرفت)
فیلیکس: اتت خوبیی(, نگران)
هان: وای ات جونم چی شد دوباره
ات: ( گریه شدید)
اعضا: دکتررررر
ات: خوبم چیزی نیس ( گریش بند اومد)
اعضا: نباید چیزیو ازمون پنهون کنی ات !!!
ات: باشه
و به خوبی زندگی کردن
ببخشید که بد شد
سلام من ات هستم۱۶ سالمه دوست دختر. فیلیکس وعضونهم هستم من وقتی۱۲ سالم بود تصادف کردم ومامان بابام رو ازدست دادم صدای جیغ کمک مامانم هنوز توگوشمه
ویوات:
امروز اصلان حالم خوب نبود صدای جیغ مامانم هنوز میومد
از سرمیز پاشدم نشستم رو نیمکت میکاپم تموم شده بود این جور مواقع میزنم زیر گریه دست خودم نیست
هیونجین در گوش فیلیکس:
هیون: فیلیکس فکر نکنم ات حالش خوب باشه
لکسی: چرا؟؟؟
هیون: فکر کنم میخواد بزنه زیر گریه
لکسی: باهاش حرف میزنم
هیون: باش
ویو فیلیکس:
امروز اصلان ات حالش خوب نبود معلومه خداکنه چیزی نشه
کنسرت شروع شد
ویو ات:
حالم خوب نبود همه اعضا فهمیده بودن تااینکه دستمو چنگ زدم به لباس هیون و سیاهی مطلق.....
هیون: اتتتت بیدارشوووو
فیلیکس به سرعت اومد
فیلیکس: اتتت ببلندشووووووو(گریه)
ات رو بردن پشت صحنه
بهش سرم زدن
دکتر: از اختلال روانی ات خبر دارین؟؟؟؟
فیلیکس: اختلال روانی؟؟؟؟
دکتر: بله ات اختلال روانی داره که خیلی شدیده مدام سردرد میگیره وصدای جیغ توگوشش هست اکثر میزنه زیر گریه بی دلیل درسته؟؟؟
هان: آره یه چن باری میزد زیر گریه درشدتی که بیهوش می شد
دکتر: خیلی حواستون باشه اصلا سرش داد نزنین
اعضا: چشم
ویوات:
صدا ها برام مبهم بود چشامو باز کردم همه اعضا جلوم بودن
هان: اتتت بهوش اومدههه
هیون: هی دختر حالت خوبه؟؟
ات:, آره خوبم
فیلیکس: چرا به ما نگفتی(اخم),
ات: چیو؟؟؟
بنگچان: اختلال روانی داری!
ات: خوب ...... لازم ندونستم
فیلیکس: حداقل به من میگفتی (ناراحت)
ات: فقط نمی‌خواستم ناراحت شین
اعضا: ولی باید میگفتی ات!!!!
ات: ببخشید ...اخخخ (سرشو گرفت)
فیلیکس: اتت خوبیی(, نگران)
هان: وای ات جونم چی شد دوباره
ات: ( گریه شدید)
اعضا: دکتررررر
ات: خوبم چیزی نیس ( گریش بند اومد)
اعضا: نباید چیزیو ازمون پنهون کنی ات !!!
ات: باشه
و به خوبی زندگی کردن
ببخشید که بد شد
۱.۵k
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.