ادامه پارتو پارت

ادامه پارت۷و۸ پارت ۴
تهیونگ- میشه بشینی روی این مبل
من-اره
نشستم روی مبل بعد سرش رو گذاشت رو پام یه لحظه احساس کردم پام خیس شد نگاه کردم دیدم بله اقا داره بیصدا اشک میریزه یه لحظه احساس کردم قلبم شکست نمیدونم چرا به جای اون قلبم شکست نمیدونم
دستم رو بالا بردم و آروم ارم موهاش رو نوازش کردم نیم ساعت گذشت
من-میشه اسمتون رو فقط الان صدا کنم
تهیونگ-چرا؟
من-چون هر اتفاقی که اینجا افتاده یا قراره بیوفته فقط اینجا قراره بمونه
تهیونگ- دلیلت منطقی نیست
من- من نمیدونم با ارزش ترین چیزی که دارم چیه ولی به نظر خودم لیانا اگه به کسی چیزی گفتم لیانا برا تو هوم؟ من با ارزش ترینم رو هیچ وقت به اسونی به کسی نمیدم خواهش میکنم بهم اعتماد کن تروخدا! باشه؟
تهیونگ-نمیتونم نمیتونم
من-نمیتونستی نفس بکشی ولی اعتماد کردی بهم و حالا میتونی نفس بکشی تروخدا یه بار اعتماد کن مرسییی
تهیونگ- فقط به یه شرت اگه قضاوتت اشتباه بود هرکاری که دلم خواست بکنم؟
من-مثلا چه کاری؟
تهیونگ- هرکاری حتی یه شب واسه من بودنت
من-میدونستی که داری میترسونیم؟
تهیونگ-من همیشه واسه همه ترسناک بودم برو بیرون
من- باشه باشه قبول قل میدم
تهیونگ- دروغ میگی دروغ میگی
من- میخوای بهت ثابت کنم ؟
تهیونگ- چطوری ؟
من-الان هرکاری که دلت خواست کن تهیونگ هرکاری که آرومت میکنه بکن حتی اگه بکشیم قل میدم حرفی نزنم فقط آروم باش
نفهمیدم چی شد فقط اومد سمتم و لبام رو بوسید خیلی سخت می‌بوسند نفس کم آورده بودم اما حرفی نمیزدم تا آروم شه یکم بعد که حالش بهتر شد سه تا دکمه اول لباسش باز شده بود نشست رو زمین و منم کنارش نشستم
من- تهیونگ میشه سرت رو بزاری روی شونم؟
تهیونگ-چرا؟
من-نوبت منه به حرفم

------------------------------
پایان پارت۷و۸🌸🌺

#پارت۷و۸

#BTS

#chimi

@828682
دیدگاه ها (۴)

شب خوش تا فردا

بچه ها من تا حالا با برخورد زشت باهاتون حرف زدم؟ بهم بگید 😔

ادامه پارت۷و۸🌸🌺------------------------------------باه افسان...

ادامه پارت ۲ ادامه پارت۶و۷🌸🌺--------------------------------...

P18🍯-لارا لارا بلند شو{اروم تکونش میده}&بابا{گیج}-بلند شو با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط