قلب تیره
قلب تیره
P:۳
.
.
رفتم پایین .
به پدرم نگاه کردم که داشت با جئون جوگکوک میخندید.
وقتی چشمم به چشمش افتاد چشمام پر اشک شد .
خب معرفی کوکی جونم :
( کوک یه پسر سرده ولی از درون مهربون.
۲۲ سالشه و میلیاردره . رئیس یه باند مافیای خیلی خفنه . پدرو مادر داره و داخل عمارت زندگی میکنه.
یک زنه چندشه بیریخت و لوسم داره . )
[ علامت کوک / علامت پدر ا/ت _ ]
_ خب آقای جوگکوک دخترم حاضره .
/ به با خیلی هم عالی .
کوک به یکی از خدمتکاراش میگه که وسایل و خود ا/ت رو ببرن داخل ماشین .
ویو ا/ت
واقعا حس بدی داشتم .
دلم میخواست همین الان بمیرم .
از خودمو پدرم متنفر بودم .
دلم میخواست با دستای خودم خفش کنم .
وقتی رورمو برگردوندم دیدم خواهرم داره گریه میکنه و به من خیره شده .
رفتم سمتش و محکم بغلش کردم .
[ خواهر ا/ت + خوده ا/ت _ ]
_ چیزی نیست سریع بر میگردم آبجی
+ ببند دهنو مگه من بچه دوساله ام ناسلامتی ۲۰ سالمه ها . ( با بغض )
_ ببخشید . ( با خنده و بغض )
+ کاشکی بابا همینجا میمرد .
+ مرده ی کثافت .
_ آبجی جونم ! (با بغض )
+ جانم .
_ میگم اونجا که بهم سخت نمیگذره میگذره ؟ ( با گریه )
+ هق هق هق ..... نه عزیزم نگران هق نباش :) . ( با بغض شدید )
بغلش کردم و رفتم سمت دره خونه .
بفرمایید :)
ببینین من چه بچه خوبیم 😘👍🤣
عیدتون مبارک 👊🙃
شرط :
چهار لایک
دو کامنت
بوووس 👍😁😁❤️😘
P:۳
.
.
رفتم پایین .
به پدرم نگاه کردم که داشت با جئون جوگکوک میخندید.
وقتی چشمم به چشمش افتاد چشمام پر اشک شد .
خب معرفی کوکی جونم :
( کوک یه پسر سرده ولی از درون مهربون.
۲۲ سالشه و میلیاردره . رئیس یه باند مافیای خیلی خفنه . پدرو مادر داره و داخل عمارت زندگی میکنه.
یک زنه چندشه بیریخت و لوسم داره . )
[ علامت کوک / علامت پدر ا/ت _ ]
_ خب آقای جوگکوک دخترم حاضره .
/ به با خیلی هم عالی .
کوک به یکی از خدمتکاراش میگه که وسایل و خود ا/ت رو ببرن داخل ماشین .
ویو ا/ت
واقعا حس بدی داشتم .
دلم میخواست همین الان بمیرم .
از خودمو پدرم متنفر بودم .
دلم میخواست با دستای خودم خفش کنم .
وقتی رورمو برگردوندم دیدم خواهرم داره گریه میکنه و به من خیره شده .
رفتم سمتش و محکم بغلش کردم .
[ خواهر ا/ت + خوده ا/ت _ ]
_ چیزی نیست سریع بر میگردم آبجی
+ ببند دهنو مگه من بچه دوساله ام ناسلامتی ۲۰ سالمه ها . ( با بغض )
_ ببخشید . ( با خنده و بغض )
+ کاشکی بابا همینجا میمرد .
+ مرده ی کثافت .
_ آبجی جونم ! (با بغض )
+ جانم .
_ میگم اونجا که بهم سخت نمیگذره میگذره ؟ ( با گریه )
+ هق هق هق ..... نه عزیزم نگران هق نباش :) . ( با بغض شدید )
بغلش کردم و رفتم سمت دره خونه .
بفرمایید :)
ببینین من چه بچه خوبیم 😘👍🤣
عیدتون مبارک 👊🙃
شرط :
چهار لایک
دو کامنت
بوووس 👍😁😁❤️😘
۵.۷k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.