چندپارتی درخواستی جیمین
چندپارتی درخواستی جیمین
p10
هانول:چهطورهههه خوبهه
جیمین:نه خیلی
هانول:بی ادببب
جیمین:بهتر از خوبه عالیههه
هانول:واییی مرسیییی..این گوشواره رو هم بخریم
جیمین:باشه هر دوتاشون قرمزه بهم میان
پ،یونگی:ما تمامیم
پ،جیمین:اوکی الان میایم
جیمین:خب بریم
هانول:بریم
جیمین:میخوای همینا تنت باشه
هانول:وایییی ارههه خیلی خوشگله
جیمین:گوشواره هارم بزن
هانول:باشه(عکس اسلاید بعد)
هانول:خب بریم
جیمین:بریم
(دم در خونه)
پیام جیمین به یونگی:ما دم دریم
پیام یونگی:اوکی ما آمادهایم
هانول:جیمین کلیدو بده
جیمین:بیا
(هانول درو باز کرد)
هانول:جیمین چرا برقا خاموشه یونااا یونگییی کسی هست
جیمین،یونا،یونگی: سورپرایزززززززز
یونا:تولد مبارکککک
هانول: وایییی مرسییییییی
یونگی:تولدت مبارک کوشولو
هانول:کوچولو خودتییی
(موقع کادو ها)
یونا:این کادوی من و یونگیه
جیمین:یه چیزه درست حسابی میگرفتین باهم گرفتین انقده (یه جعبس)
یونا:الان میبینی چیه
هانول:ای بابا دعوا نکنین مهم اینه به فکرم بودین
یونگی: بسه اینا بازش کن
(بازش کرد توش سوییچ بنز بود)
هانول:پشمااااااممممم
جیمین:شتتتتت
یونا:هه دیدی😏😎
جیمین:جرررر
هانول:ووییی مرسیییی(بغلشون کرد)
یونا:خب آقای جیمین کادوی شما چیه
جیمین:(روبهروی هانول زانو زد)
هانول:عهعه چیکار میکنی
جیمین:هانول من چند وقتی هست بهت حس دارم (هانول اشک تو چشاش جمع شد)
جیمین:حاضری دوست دختر من بشیی (حلقه رو در آورد)
هانول:م..من نمیدونم چیبگم
جیمین:اره یا نه؟
هانول: وویییی ارههه(پرید بغلش)(جیمین هانولو توی بغلش چرخوند)
(موقع خواب)
هانول:جیمین کجاس
یونا:دوست پسر شما تو اتاقشه
هانول:گگگگگ
یونگی:بسه دیگه بریم بخوابیم
هانول:باشه شب بخیر
یونا،یونگی:شب بخیر
(هانول رفت سمت اتاق جیمین درو باز کرد جیمین لباس نداشت)
هانول:وایییی
جیمین: چیشده
هانول:چرا لباس ندارییی
جیمین:چون خونمه..بیا بخوابیم
هانول:لباس بپوش بیام
(جیمین هانولو با دستاش بلند کرد)
هانول:از نزدیک بدنت یه چیز دیگس
جیمین:بگیر بخواب
هانول: باشه
(فردا)
.............................................................................
اینم بعدی،بعدی پارت اخره
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه♥️
p10
هانول:چهطورهههه خوبهه
جیمین:نه خیلی
هانول:بی ادببب
جیمین:بهتر از خوبه عالیههه
هانول:واییی مرسیییی..این گوشواره رو هم بخریم
جیمین:باشه هر دوتاشون قرمزه بهم میان
پ،یونگی:ما تمامیم
پ،جیمین:اوکی الان میایم
جیمین:خب بریم
هانول:بریم
جیمین:میخوای همینا تنت باشه
هانول:وایییی ارههه خیلی خوشگله
جیمین:گوشواره هارم بزن
هانول:باشه(عکس اسلاید بعد)
هانول:خب بریم
جیمین:بریم
(دم در خونه)
پیام جیمین به یونگی:ما دم دریم
پیام یونگی:اوکی ما آمادهایم
هانول:جیمین کلیدو بده
جیمین:بیا
(هانول درو باز کرد)
هانول:جیمین چرا برقا خاموشه یونااا یونگییی کسی هست
جیمین،یونا،یونگی: سورپرایزززززززز
یونا:تولد مبارکککک
هانول: وایییی مرسییییییی
یونگی:تولدت مبارک کوشولو
هانول:کوچولو خودتییی
(موقع کادو ها)
یونا:این کادوی من و یونگیه
جیمین:یه چیزه درست حسابی میگرفتین باهم گرفتین انقده (یه جعبس)
یونا:الان میبینی چیه
هانول:ای بابا دعوا نکنین مهم اینه به فکرم بودین
یونگی: بسه اینا بازش کن
(بازش کرد توش سوییچ بنز بود)
هانول:پشمااااااممممم
جیمین:شتتتتت
یونا:هه دیدی😏😎
جیمین:جرررر
هانول:ووییی مرسیییی(بغلشون کرد)
یونا:خب آقای جیمین کادوی شما چیه
جیمین:(روبهروی هانول زانو زد)
هانول:عهعه چیکار میکنی
جیمین:هانول من چند وقتی هست بهت حس دارم (هانول اشک تو چشاش جمع شد)
جیمین:حاضری دوست دختر من بشیی (حلقه رو در آورد)
هانول:م..من نمیدونم چیبگم
جیمین:اره یا نه؟
هانول: وویییی ارههه(پرید بغلش)(جیمین هانولو توی بغلش چرخوند)
(موقع خواب)
هانول:جیمین کجاس
یونا:دوست پسر شما تو اتاقشه
هانول:گگگگگ
یونگی:بسه دیگه بریم بخوابیم
هانول:باشه شب بخیر
یونا،یونگی:شب بخیر
(هانول رفت سمت اتاق جیمین درو باز کرد جیمین لباس نداشت)
هانول:وایییی
جیمین: چیشده
هانول:چرا لباس ندارییی
جیمین:چون خونمه..بیا بخوابیم
هانول:لباس بپوش بیام
(جیمین هانولو با دستاش بلند کرد)
هانول:از نزدیک بدنت یه چیز دیگس
جیمین:بگیر بخواب
هانول: باشه
(فردا)
.............................................................................
اینم بعدی،بعدی پارت اخره
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه♥️
۴.۱k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.