عشق جذاب

پارت ۵


النا ویو

که یهو یادم افتاد کتش دست منه باید یجوری بهش بدم چون خودم هم دوست دارم دوباره ببینمش بیخیال شدم دیدم یوری زنگ زد


یوری :سلام بز

النا :سلام خرچنگ

یوری :فردا ساعت ۷ صبح آماده باش میخوایم بریم ججو

النا :اوکی ....... اها اون سویون هم میاد


یوری :آره چطو


النا :خیلی می‌چسبه بم


یوری :حالا ولش ...بای


النا :بای


ویو فردا صبح ۷


النا :اجوما بخدا نمیخوام


اجوما :دخترم هیچی نخوردی حداقل یه بله بخور بیا برات گرفتم


النا :وای اجوما ....نمیخوام


اجوما :بخور این مار شدی (خنده)


النا :(خنده)

(اجوما النا رو از بچگی بزرک کرده و حق مادری بر گردنش داره )


النا ویو

بابا شرکت بود بهش گفته بودم که میرم ججو اونم گفت باید زود برگردم جلوی در عمارت یوری رو دیدم سوار شدیم و به سمت ججو رفتیم



شارژم ۵ درصده
پارت بعدی رو ۲ ساعت دیگه میزارم
دیدگاه ها (۱۲)

بچه ها مشکلی برام‌پیش اومده فردا حتما پارت میزارم واقع ببخشی...

بریم که پارت بزارم

عشق جذاب

عشق جذاب

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

زور و عشق پارت ۵

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐عشق مافیاصبح ساعت 10ویو جونگ کوک از تخت اومدم بیرون وا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط