پارت سی و سوم / part33
پارت سی و سوم / part33
تهیونگ :
_منننن چه گوهیییی خوردمممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وای نه تهیونگ توچیکار کردی اول که رفتی مهمونی بعدشم که بوسیدیششششش نههه..
جانکوک :
سرمو روی در گذاشته بودمو گوش میدادم و ریز میخندیدم
_حالا اشکالی نداره منکه بهم خوش گذشت
تهیونگ :
_مگه تو نرفتییی؟
جانکوک :
_تاحالا هیچکس اینقدر بهم بی احترامی نکرده بود خیلی بی ادبی منو از اتاققممم پرت کردی بیرون دلت میخواد حتما بمی..
تهیونگ :
_نه ! ببخشید
جانکوک :
_هیچکسسسسس تو حرفم نپریده بود خیلی..اخراج دلت میخواد ؟
تهیونگ :
در رو باز کردم که افتاد زمین
_یااا مسیح
جانکوک :
_میکشمت
تهیونگ :تاقبل اینکه بلند بشه و خودشو جمعو جور کنه با لباس خواب بدو بدو از پلها پایین رفتم
جانکوک :
_بگیرمت زندت نمیزارمم یاااا وایساا
تهیونگ : برگشتم و به جانکوکنگاه انداختم و کنترلمو از دست دادم
_وای .. آخخخ
از پلها افتادم و از درد بخودم پیچیده بودم و همچنین فیسم مچاله شده بود
میترسیدم که بیاد و جدی زندم نزاره
میخواستم بلند شم اما نمیتونستم با نزدیک شدن جونکوک بهم شروع کردم به عقب خزیدن
جانکوک :
پوزخند شیطانی ای زدم و روش دراز کشیدم
و دستاشو به زمین چسبوندم،خیلی آروم گفتم
_خب از اتفاقات دیشب پشیمونی؟
تهیونگ :
_چی..چیکار میکنی
جانکوک :
_به من که خوش گذشت
تهیونگ :
_خوشبحالت چوندیگه همچین چیزی تو خوابتم نمیبینی
جانکوک :
_ مهم نیست چون خودم انجامش میدم
...
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ :
_منننن چه گوهیییی خوردمممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وای نه تهیونگ توچیکار کردی اول که رفتی مهمونی بعدشم که بوسیدیششششش نههه..
جانکوک :
سرمو روی در گذاشته بودمو گوش میدادم و ریز میخندیدم
_حالا اشکالی نداره منکه بهم خوش گذشت
تهیونگ :
_مگه تو نرفتییی؟
جانکوک :
_تاحالا هیچکس اینقدر بهم بی احترامی نکرده بود خیلی بی ادبی منو از اتاققممم پرت کردی بیرون دلت میخواد حتما بمی..
تهیونگ :
_نه ! ببخشید
جانکوک :
_هیچکسسسسس تو حرفم نپریده بود خیلی..اخراج دلت میخواد ؟
تهیونگ :
در رو باز کردم که افتاد زمین
_یااا مسیح
جانکوک :
_میکشمت
تهیونگ :تاقبل اینکه بلند بشه و خودشو جمعو جور کنه با لباس خواب بدو بدو از پلها پایین رفتم
جانکوک :
_بگیرمت زندت نمیزارمم یاااا وایساا
تهیونگ : برگشتم و به جانکوکنگاه انداختم و کنترلمو از دست دادم
_وای .. آخخخ
از پلها افتادم و از درد بخودم پیچیده بودم و همچنین فیسم مچاله شده بود
میترسیدم که بیاد و جدی زندم نزاره
میخواستم بلند شم اما نمیتونستم با نزدیک شدن جونکوک بهم شروع کردم به عقب خزیدن
جانکوک :
پوزخند شیطانی ای زدم و روش دراز کشیدم
و دستاشو به زمین چسبوندم،خیلی آروم گفتم
_خب از اتفاقات دیشب پشیمونی؟
تهیونگ :
_چی..چیکار میکنی
جانکوک :
_به من که خوش گذشت
تهیونگ :
_خوشبحالت چوندیگه همچین چیزی تو خوابتم نمیبینی
جانکوک :
_ مهم نیست چون خودم انجامش میدم
...
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۲۲.۳k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.