BTS, Roman
#قطره_های_خون_گردنم
#Part8_3
تهیونگ- چیه؟! پوزخند میزنی؟!
به صورتش برگشتم
من- نه! چیزی نیست. فقط یک چیز. من کجا باید بخوابم؟
دوباره سرش و گذاشت
(شیطنت)تهیونگ- توی اتاق من
من- چیییی!!!!؟
(مهربون)تهیونگ- شوخی کردم بابا! اینجا حدود ۲۰ تا اتاق داره. توی هرکدوم که راحت تری بخواب.
من- ۲۰ تا!؟ او! باشه،، فقط من ترجیم میدم توی اتاقی که گرم تره بخوابم.
تهیونگ- اینجا من فقط از یک اتاق استفاده میکنم، و فقط همون اتاق گرمه. میخوای تو توی اتاق من بخوابی منم توی اتاق دیگه؟
من- اوه نه نه! من یک اتاقی پیدا میکنم. نمیخوام تو بخاطر من از اتاقت بگذری...
و از جام بلند شدم تا برم یک اتاقی انتخاب کنم. ادامه دادم
من- ممنون
#Part8_3
تهیونگ- چیه؟! پوزخند میزنی؟!
به صورتش برگشتم
من- نه! چیزی نیست. فقط یک چیز. من کجا باید بخوابم؟
دوباره سرش و گذاشت
(شیطنت)تهیونگ- توی اتاق من
من- چیییی!!!!؟
(مهربون)تهیونگ- شوخی کردم بابا! اینجا حدود ۲۰ تا اتاق داره. توی هرکدوم که راحت تری بخواب.
من- ۲۰ تا!؟ او! باشه،، فقط من ترجیم میدم توی اتاقی که گرم تره بخوابم.
تهیونگ- اینجا من فقط از یک اتاق استفاده میکنم، و فقط همون اتاق گرمه. میخوای تو توی اتاق من بخوابی منم توی اتاق دیگه؟
من- اوه نه نه! من یک اتاقی پیدا میکنم. نمیخوام تو بخاطر من از اتاقت بگذری...
و از جام بلند شدم تا برم یک اتاقی انتخاب کنم. ادامه دادم
من- ممنون
- ۱.۶k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط