پارت

پارت ۱۹

ویو جونگکوک

داشتم سیگار میکشیدم که یکی از افرادم
وارد اتاق شد

یونگ هو: قربان پرونده سونگ هو رو اوردم
جونگکوک: بده ببینم
یونگ هو: بفرمایید

جونگکوک پرونده رو از دست یونگ هو میگیره
و یه نگاهی بهش میکنه

جونگکوک: پس با ات همکلاسی بوده
یونگ هو: بله قربان
جونگکوک: میخوام این پسره رو تا فردا پیدا کنین و بیاریدش پیش من
یونگ هو: چشم قربان
جونگکوک: میتونی بری

جونگکوک دوباره پیام هایی که ات و سونگ هو
به هم دیگه دادی بودن رو میخونه و پوک اخر سیگارش رو میزنه و سیگار رو از بین
لباش بر میداره و تو جا سیگاری میزاره

جونگکوک: لعنتی چرا انقدر به خاطرش عصبیم

جونگکوک میره تو اتاق ات و میبینه که
ات رو تخت دراز کشیده و خوابیده
نزدیکش میشه و میفهمه که نفش کشیدنش
هنوز منظم نشوده پس یعنی هنوز تو خواب فرو نرفته

جونگکوک:
دیدگاه ها (۲۰)

پارت ۲۰جونگکوکرفتم پیشش و از پشت بغلش کردم که از ترس برگشت و...

پارت ۲۱جونگکوک: امید وارم تو هم یه روز عاشقم بشی ویو صبح جون...

پارت ۱۸جونگکوک: ببینم وقتی که عکس بوسیدن هم دیگه رو براش بفر...

پارت ۱۷بعد پسره یه چیزایی گفت که تونست مخ ات رو بزنه بعد ات ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط