پارت

پارت ۱۸

جونگکوک: ببینم وقتی که عکس
بوسیدن هم دیگه رو براش بفرستم
بازم میخواد دوست پسرت باشه

جونگکوک همون طوری که دو تا دستای ات
رو با یه دستش نگه داشته بود
یه عکس از بوسیدن هم دیگه
میگیره و از ات جدا میشه
و عکس رو برای سونگ هو میفرسته

جونگکوک: خب اینم از این
ات: میشه بگی چرا این کارا رو کردی

جونگکوک یکم فکر میکنه و هیچ جوابی
برای سوالش نداره
از روی ات بلند میشه و اتاق رو ترک میکنه

ات: یعنی چرا باهام این کارو میکنه... یعنی عاشقم شده نه غیر ممکنه

ویو جونگکوک

رفتم تو اتاقم و به سوال ات فکر کردم
شروع کردم به سیگار کشیدن
دیدگاه ها (۴)

پارت ۱۹ویو جونگکوک داشتم سیگار میکشیدم که یکی از افرادم وارد...

پارت ۲۰جونگکوکرفتم پیشش و از پشت بغلش کردم که از ترس برگشت و...

پارت ۱۷بعد پسره یه چیزایی گفت که تونست مخ ات رو بزنه بعد ات ...

پارت ۱۶از اون قضیه تا الان ات با جونگکوک یک کلمه هم حرف نزد ...

پارت ۲۳ویو ات تو اون مهمونی کلی شیشه خون بود که حالمو بهم زد...

پارت ۱۵جیمین: چه عجب امدی اجوما: با اجازتون من میرم جیمین: ب...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟐𝟗کوک: «ات....»ات: «جان؟ »(😳)ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط