پارت

پارت ۲۰

جونگکوک

رفتم پیشش و از پشت بغلش کردم
که از ترس برگشت و هینی کشید
وقتی دید منم اروم شد دوباره خوابید

جونگکوک: چرا ترسیدی
ات: عمو تو سیگار میکشی
جونگکوک: وقتایی که عصبانیم میکشم
ات: دیگه نکش
جونگکوک: نمیتونم فقط اونه که ارومم میکنه
ات: خب من از کسایی که سیگار
میکشن خوشم نمیاد
جونگکوک: نمیتونم ترک کنم
ات: بعدا دوباره درموردش حرف میزنیم
جونگکوک: عوم... باشه
ات: میخوام بخوابم شب بخیر

اون لحظه ات از خستگی زیاد خوابش میبره

جونگکوک: شب بخیر کوچولوی من

و بعد جونگکوک بوسه ای رو گونه ات میکاره

جونگکوک: خیلی دوست دارم

بعد جونگکوک سرشو تو گردن ات فرو میکنه
و گردنشو میبوسه
دیدگاه ها (۹)

پارت ۲۱جونگکوک: امید وارم تو هم یه روز عاشقم بشی ویو صبح جون...

پارت دو بعد ............ 👅..................... ............

پارت ۱۹ویو جونگکوک داشتم سیگار میکشیدم که یکی از افرادم وارد...

پارت ۱۸جونگکوک: ببینم وقتی که عکس بوسیدن هم دیگه رو براش بفر...

پارت ۸

P¹¹ویو تینا از خواب با صدای دوش حمام بیدار شدم - آه دوباره ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط