دلم یک کلبه می خواهد
دلم یک کلبه می خواهد،
درون جنگل پاییز.
به دور از رنگ آدم ها،
من و آواز توکاها.
من و یک رود،
من و یک کلبه پر دود،
من و چای و کتاب حافظ و خیام،
به دور از ننگ،
به دور از نام.
چه غوغایی!
چه بلوایی!
بسان برگ،
که از شاخه جدا گردد،
درون من پر از شورش !
پر از فریاد!
درون جنگل پاییز
دلم یک کلبه می خواهد.....
درون جنگل پاییز.
به دور از رنگ آدم ها،
من و آواز توکاها.
من و یک رود،
من و یک کلبه پر دود،
من و چای و کتاب حافظ و خیام،
به دور از ننگ،
به دور از نام.
چه غوغایی!
چه بلوایی!
بسان برگ،
که از شاخه جدا گردد،
درون من پر از شورش !
پر از فریاد!
درون جنگل پاییز
دلم یک کلبه می خواهد.....
- ۴.۲k
- ۰۲ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط