فیک JIMIN پارت۵
#خونه
ا.ت:آخ...کمرم درد میکنه...بهتره برم ی دوش بگیرم...
وقتی از حموم درومدی..گوشیتو برداشتی...چنتا تماس داشتی...با تعجب نگاه کردی...
ا.ت:یو شی جینه...چرا انقد زنگ زده...زنگی بهش بزنم...شاید کار واجبی داشته باشه...
زنگ زدی به یو شی جین
ا.ت:الو
یو شی جین:الو سلام...چرا هرچی زنگ زدم بر نداشتی؟؟
ا.ت:شرمنده...رفتم دوش بگیرم...حالا چیکار داشتی...
یو شی جین:خب احتمالا باهات درمورد کار به عنوان میکاپ ارتیست گروه BTS صحبت شده...
ا.ت:اره...
یو شی جین:میخواستم بگم...اگه قبول میکنی که میکاپ ارتیست بشی...بیا تا حقوقتو بهت بدم...
ا.ت:ولی من فقط یه روز کار کردم...
یو شی جین:خب اونم دستمزد خودشو داره...حالا میخوای؟
ا.ت:مرسی...فعلا تصمیم نگرفتم...
یو شی جین:من امروز تا ساعت ۲ یا ۳ شب واسه فروشگاه بیدارم...اگه تا اون موقع تصمیمتو گرفتی...بهم خبر بده...
ا.ت: باشه حتما...مرسی
یو شی جین:فعلا..
گوشی رو قطع کردی
ا.ت:حالا باید چیکار کنم...
بعد دو ساعت فکر کردن...تصمیمتو گرفتی...
ا.ت:خب با اون همه بالا پایینایی که کردم...اگه میکاپ ارتیست بشم...هم راحت تره...هم حقوق بیشتری داره...پس بهتره الان به یو شی جین بگم...
زنگ زدی به یو شی جین...
یو شی جین:الو..سلام
ا.ت:سلام...میخواستم درمورد موضوعی که چند ساعت پیش گفتی باهات صحبت کنم..
یو شی جین:خب...بگو
ا.ت:من فکر میکنم...میکاپ ارتیست شدن بیشتر به دردم میخوره...چون الان واقعا به پول نیاز دارم...
یو شی جین: اره...منم همین فکرو میکنم...خب الان میتونی بیای...چون فردا باید برم بیرون شهر...
ا.ت:اره الان میام...خدافظ
گوشیو قطع کردی و رفتی تا آماده بشی
بعد ۲۰ دقیقه از خونه زدی بیرون...
تو راه بودی که یکی یه دستمال خوش بو گذاشت جلو بینیت...و بعدش بیهوش شدی..
>لایک و فالو فراموش نشه لاوم...قراره جالب بشه✨❤️
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #تکست_خاص
ا.ت:آخ...کمرم درد میکنه...بهتره برم ی دوش بگیرم...
وقتی از حموم درومدی..گوشیتو برداشتی...چنتا تماس داشتی...با تعجب نگاه کردی...
ا.ت:یو شی جینه...چرا انقد زنگ زده...زنگی بهش بزنم...شاید کار واجبی داشته باشه...
زنگ زدی به یو شی جین
ا.ت:الو
یو شی جین:الو سلام...چرا هرچی زنگ زدم بر نداشتی؟؟
ا.ت:شرمنده...رفتم دوش بگیرم...حالا چیکار داشتی...
یو شی جین:خب احتمالا باهات درمورد کار به عنوان میکاپ ارتیست گروه BTS صحبت شده...
ا.ت:اره...
یو شی جین:میخواستم بگم...اگه قبول میکنی که میکاپ ارتیست بشی...بیا تا حقوقتو بهت بدم...
ا.ت:ولی من فقط یه روز کار کردم...
یو شی جین:خب اونم دستمزد خودشو داره...حالا میخوای؟
ا.ت:مرسی...فعلا تصمیم نگرفتم...
یو شی جین:من امروز تا ساعت ۲ یا ۳ شب واسه فروشگاه بیدارم...اگه تا اون موقع تصمیمتو گرفتی...بهم خبر بده...
ا.ت: باشه حتما...مرسی
یو شی جین:فعلا..
گوشی رو قطع کردی
ا.ت:حالا باید چیکار کنم...
بعد دو ساعت فکر کردن...تصمیمتو گرفتی...
ا.ت:خب با اون همه بالا پایینایی که کردم...اگه میکاپ ارتیست بشم...هم راحت تره...هم حقوق بیشتری داره...پس بهتره الان به یو شی جین بگم...
زنگ زدی به یو شی جین...
یو شی جین:الو..سلام
ا.ت:سلام...میخواستم درمورد موضوعی که چند ساعت پیش گفتی باهات صحبت کنم..
یو شی جین:خب...بگو
ا.ت:من فکر میکنم...میکاپ ارتیست شدن بیشتر به دردم میخوره...چون الان واقعا به پول نیاز دارم...
یو شی جین: اره...منم همین فکرو میکنم...خب الان میتونی بیای...چون فردا باید برم بیرون شهر...
ا.ت:اره الان میام...خدافظ
گوشیو قطع کردی و رفتی تا آماده بشی
بعد ۲۰ دقیقه از خونه زدی بیرون...
تو راه بودی که یکی یه دستمال خوش بو گذاشت جلو بینیت...و بعدش بیهوش شدی..
>لایک و فالو فراموش نشه لاوم...قراره جالب بشه✨❤️
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #تکست_خاص
۴۶.۲k
۲۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.