وقتی اون وسط لایوه تو با تیشرت کوتاه خودش که بوی خو*دشو م
وقتی اون وسط لایوه تو با تیشرت کوتاه خودش که بوی خو*دشو میده جلوش راه میری با لباس زی*ر 🗿💜
---------------------------------------
ویو ا.ت :
الان قشنگ ۱ ساعته که تو لایو داره با آرمی ها حرف میزنه هی حوصلم سر رفته خو چرا اصلا به فکر من نیست
رفتی روبه روش وایستادی یه کاغذ برداشتی روش نوشتی حوصلم سر رفت لطفا سریع تمومش کن انداختی زیر پاش کاغذ و با پاش زد اونور!!!! که اینطور
حالا میدونم چیکارت کنم با تیشرت خودش بدون شل*وار رفتی رو کاناپه رو به روش پشت بهش نشستی با*سنتو گرد کردی سمتش
ویو کوک :
ذهنش : ا.ت بازم خار*ش گرفته این چیه که پوشیده چه موقعیت بدی وسط لایو نمیتونم کاری کنم ولش کن بهش نگاه نکنم بهتره
ویو ا.ت :
واقعا ؟؟؟
یعنی بهم نگاه نمیکنه که حالش بد نشه؟؟
اوکی
رفتی زیر میزش نشستی دستتو آروم از ساق پاش کشیدی بال*ا تا روی رون*ش با دستش دستتو پس زد دوباره کارتو تکرار کردی سرتو بردی زیر لباس*ش و روی سیس پکاش و ز*بون زدی دوباره پست زد باز کارتو تکرار کردی ( ا.ت کرم داره 🗿 ) دستشو گذاشتی روی دی*کش و فشار دادی دستشو گذاشت روی دستت و شنیدی که داره با ارمیا خدافظی میکنه خواستی سریع از زیر میز بیایی بیرون ولی با پاش محکم نگهت داشت
ویو کوک :
ا.ت و نگه داشته بودم و با ارمیا خدافظی کردم و لایو رو قطع کردم حالا یه جوری میک*نمش که دیگه سر به سر من نزاره
ویو ا.ت :
لایو رو که قطع کرد با دستش محکم منو کشید بالا ک گفتم
ا.ت : آییی دردم گرفت ولم کن
کوک: ولت کنم ؟ واقعا الان میخوایی ک ولت کنم تا صبح زیر*می بیب
ا.ت: هی جنبه داشته باش فقط شوخی بود
کوک: شوخی اونم با این لباس جلوی من ؟ نچ بیبی حداقل بزار منم یه چند راندی باهات شوخی کنم
ا.ت : من پر*یو*دم
کوک: واقعا ؟ جالبه همین هفته پیش تموم شد ا.ت منو خر نکن
ا.ت : هی کوک ببخشید دیگه از این کارا نمیکنم
کوک : دیگه دیره بیبی بیدا*رش کردی
محکم پرتت کرد رو کاناپه حسابی ترسیده بودی ( کرم از خود درخته🗿 )
چشماش قرمز شده بود و بهت نگاه میکرد
لباس*تو تو تنت ج*ر داد لب*اش گذاشت رو لب*ات و محک*م می*ک میزد طوری که تمام لبت میسوخت و مزه خو*ن رو حس میکردی
محکم وارد*ت کرد و شروع کرد از دردش شروع کردی جیغ زدن ولی با دستش دهنتو گرفت و به کارش ادامه داد
بعد ۹ راند رضایت داد که ولت کنه بلندت کرد و برو رو تخ*ت و با ام به خوابی عمیق فرو رفتید 🗿
---------------------------------------
ویو ا.ت :
الان قشنگ ۱ ساعته که تو لایو داره با آرمی ها حرف میزنه هی حوصلم سر رفته خو چرا اصلا به فکر من نیست
رفتی روبه روش وایستادی یه کاغذ برداشتی روش نوشتی حوصلم سر رفت لطفا سریع تمومش کن انداختی زیر پاش کاغذ و با پاش زد اونور!!!! که اینطور
حالا میدونم چیکارت کنم با تیشرت خودش بدون شل*وار رفتی رو کاناپه رو به روش پشت بهش نشستی با*سنتو گرد کردی سمتش
ویو کوک :
ذهنش : ا.ت بازم خار*ش گرفته این چیه که پوشیده چه موقعیت بدی وسط لایو نمیتونم کاری کنم ولش کن بهش نگاه نکنم بهتره
ویو ا.ت :
واقعا ؟؟؟
یعنی بهم نگاه نمیکنه که حالش بد نشه؟؟
اوکی
رفتی زیر میزش نشستی دستتو آروم از ساق پاش کشیدی بال*ا تا روی رون*ش با دستش دستتو پس زد دوباره کارتو تکرار کردی سرتو بردی زیر لباس*ش و روی سیس پکاش و ز*بون زدی دوباره پست زد باز کارتو تکرار کردی ( ا.ت کرم داره 🗿 ) دستشو گذاشتی روی دی*کش و فشار دادی دستشو گذاشت روی دستت و شنیدی که داره با ارمیا خدافظی میکنه خواستی سریع از زیر میز بیایی بیرون ولی با پاش محکم نگهت داشت
ویو کوک :
ا.ت و نگه داشته بودم و با ارمیا خدافظی کردم و لایو رو قطع کردم حالا یه جوری میک*نمش که دیگه سر به سر من نزاره
ویو ا.ت :
لایو رو که قطع کرد با دستش محکم منو کشید بالا ک گفتم
ا.ت : آییی دردم گرفت ولم کن
کوک: ولت کنم ؟ واقعا الان میخوایی ک ولت کنم تا صبح زیر*می بیب
ا.ت: هی جنبه داشته باش فقط شوخی بود
کوک: شوخی اونم با این لباس جلوی من ؟ نچ بیبی حداقل بزار منم یه چند راندی باهات شوخی کنم
ا.ت : من پر*یو*دم
کوک: واقعا ؟ جالبه همین هفته پیش تموم شد ا.ت منو خر نکن
ا.ت : هی کوک ببخشید دیگه از این کارا نمیکنم
کوک : دیگه دیره بیبی بیدا*رش کردی
محکم پرتت کرد رو کاناپه حسابی ترسیده بودی ( کرم از خود درخته🗿 )
چشماش قرمز شده بود و بهت نگاه میکرد
لباس*تو تو تنت ج*ر داد لب*اش گذاشت رو لب*ات و محک*م می*ک میزد طوری که تمام لبت میسوخت و مزه خو*ن رو حس میکردی
محکم وارد*ت کرد و شروع کرد از دردش شروع کردی جیغ زدن ولی با دستش دهنتو گرفت و به کارش ادامه داد
بعد ۹ راند رضایت داد که ولت کنه بلندت کرد و برو رو تخ*ت و با ام به خوابی عمیق فرو رفتید 🗿
۶.۹k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.