گفتم ای جنگل پیر

گفتم ای جنگل پیر

تازگیها چه خبر؟

پوزخندی زد و گفت

هیچ ! کابوس تبر …

گفتم از چوب درختان بهار

چه کسان بهره برند؟

گفت آنان که درختند و

به ظاهر تبرند!

گفتم اما

مگر از جنس خودت نیست تبر!؟

پوزخندی زد و گفت

تازگیها چه خبر…!
دیدگاه ها (۳)

برای گم شدن همیشه نبایدتوی کوچه پس کوچه های غربت باشی!گاهی و...

گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن...

خدایا....مطمعنی اینا ک میگیری امتحانه نه انتقام..؟میشه یه ن...

گاهـــــی " دلت " ... از سن و ســـــالت مـــــی گیر...

زندانی کوچک از تراس به حیاط تاریک و درخت های درهم پیچیده نگا...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۹

تکپارتی درخواستی وقتی که به دوستمون حسودی می کنه هنوز وارد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط