سناریو

#سناریو
#درخواستی

♡وقتی بهشون میگیم تو حموم سوسک دیدیم و ازشون میخوایم باهامون بیان حموم

نامجون :چششششششم،الان منم میام،تو برو منم بیام..../ ا.ت :شوخی کردم😐ـ....../نامجون : ولی مت اماده حموم رفتنم(لبخند شیطانی).......

جین :عااا باشه بیا بریم،خدا پدرو و مادر سوسک رو بیامرزه..... /ا.ت :یاااا جین خفه شو بیا حموم ......./جین :اوووو جوووووون .....

شوگا :باشههه چراا نیام اصلااا،چه دلیلی هست واسه نیومدنم اصلا؟....../ا.ت :احیانا خوابت نمیاد؟..../شوگا :نچچ،پیش به سوی حموم......

جیهوپ :عا وایسا برم یه چیزی بیارمم ....ـ/بعد چند مین با یه دارو اومد.... /ا.ت :جیهوپ این چیه؟....../جیهوپ :اینو بزنم سوسکا زیاد میشن...../ا.ت :😶💅
(نمیدونم این دارو وجود خارجی داره یا نه😂📿)

جیمین :باشه باشه بیا بریم تا منصرف نشدییی،بیاااا کاماننن...../ا.ت :شوخی کردم هاا......./اهه لعنتی میدونستم منو دست انداختی ایشالاه سوسکه بخورت...../ا.ت :باشهههه بیا......

تهیونگ :چی..؟من..ـ؟حموم....؟با تو...؟افتاب از کدوم طرف در اومده....؟یونتان سیگار کشیده این اتفاق افتاده .....؟/ا.ت : نهه ببین تو حموم یه سو ...... ععع کجایی...../تهیونگ با داد:من تو حمومم عزیزم زود باش بیا..../ا.ت.. 😐


کوک :باشه پس میام سوسکه رو بکشم تو رو هم بک..../که دمپایی به سمت اون وحی شد و خورد پس کلش....../کوک :یاااا چرا میزنی دارم اینده رو پیش بینی میکنم....../ا.ت :لازم نکرده با این مغز تمیز و پاکت اینده رو پیش بینی کنی......