پارت ۲۲
پارت ۲۲_
+خبببب اینجاس
_اینجا ؟
+اوهوم
به ظاهرش نمیخوره ولی هممون اینجا تمرین میکنیم
یکم جلوتر رفتیمو وارد یه خوابگاه شدیم
حدودا ۲۰ نفر اونجا بودن
بعداز اینکه تهیونگ یکم باهاشون صحبت کرد گفت
+ایشون سهمی هستن ؛ همسرم
_از آشنایی باهمهگی خوشوقتم ؛ امیدوارم منم مثل خودتون بدونید ؛ منم میخوام مثل شما مقطع به مقطع پیش برم
+برای اولین مأموریت ها ایشونو توی قسمت حمله یا دفاع قرار ندین
همه تا ۱۰ دقیقه دیگه بخش تمرینات ویژه باشین
بعدم دستمو گرفتو رفتیم تو یه اتاق کوچیک
+خب تا لباس برات بگیرم میتونی لباسای دورهی کارآموزی خودمو بپوشی ، فقط یکم برات بزرگه
_مهم نیست
از تو کمد لباساشو درآورد و داد بهم
+پایین منتظرتم
سریع لباسامو عوض کردمو رفتم پیشش
دستمو گرفت و باهم رفتیم پیش بقیه
همه داشتن تمرین میکردن
+فردام میبرمت پیش هکر اصلی گروهمون
_اینجا جالبتره
میشه منم تمرین کنم؟
+خیله خب
لیسونگ؟
لیسونگ یه خنجر کوچیک (غلاف شده) پرت کرد سمت تهیونگ
تهیونگ خنجرو داد دستمو رفتیم جلوی هدف
غلافشو انداختم رو زمین و به هدف نگاه کردم
دست راستشو انداخت دور کمرمو تقریبا بغلم کرد
صورتش دقیقا کنار صورتم بود
+خوبه
به وسط هدف نگاه کن و نشونه بگیر
_اینجوری خوبه؟
یه چشمو بستم و یه چشمی به نقطهی قرمز وسط هدف نگاه کردم
با دست چپش دستمو گرفتو یکم جابهجاش کرد
+دقیقا همینطوری
حالا محکم پرتش کن
خببب گشنگام حمایت یادتون نرههه♡
خیلی این چن وقته شرایطم بده ببخشید دیر آپلود کردم :)
خلاصه که کلن قاطی پاطیم
بوووسس بهتوون ☆
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#فیک_مافیایی
#کیم_تهیونگ
#تهیونگ
+خبببب اینجاس
_اینجا ؟
+اوهوم
به ظاهرش نمیخوره ولی هممون اینجا تمرین میکنیم
یکم جلوتر رفتیمو وارد یه خوابگاه شدیم
حدودا ۲۰ نفر اونجا بودن
بعداز اینکه تهیونگ یکم باهاشون صحبت کرد گفت
+ایشون سهمی هستن ؛ همسرم
_از آشنایی باهمهگی خوشوقتم ؛ امیدوارم منم مثل خودتون بدونید ؛ منم میخوام مثل شما مقطع به مقطع پیش برم
+برای اولین مأموریت ها ایشونو توی قسمت حمله یا دفاع قرار ندین
همه تا ۱۰ دقیقه دیگه بخش تمرینات ویژه باشین
بعدم دستمو گرفتو رفتیم تو یه اتاق کوچیک
+خب تا لباس برات بگیرم میتونی لباسای دورهی کارآموزی خودمو بپوشی ، فقط یکم برات بزرگه
_مهم نیست
از تو کمد لباساشو درآورد و داد بهم
+پایین منتظرتم
سریع لباسامو عوض کردمو رفتم پیشش
دستمو گرفت و باهم رفتیم پیش بقیه
همه داشتن تمرین میکردن
+فردام میبرمت پیش هکر اصلی گروهمون
_اینجا جالبتره
میشه منم تمرین کنم؟
+خیله خب
لیسونگ؟
لیسونگ یه خنجر کوچیک (غلاف شده) پرت کرد سمت تهیونگ
تهیونگ خنجرو داد دستمو رفتیم جلوی هدف
غلافشو انداختم رو زمین و به هدف نگاه کردم
دست راستشو انداخت دور کمرمو تقریبا بغلم کرد
صورتش دقیقا کنار صورتم بود
+خوبه
به وسط هدف نگاه کن و نشونه بگیر
_اینجوری خوبه؟
یه چشمو بستم و یه چشمی به نقطهی قرمز وسط هدف نگاه کردم
با دست چپش دستمو گرفتو یکم جابهجاش کرد
+دقیقا همینطوری
حالا محکم پرتش کن
خببب گشنگام حمایت یادتون نرههه♡
خیلی این چن وقته شرایطم بده ببخشید دیر آپلود کردم :)
خلاصه که کلن قاطی پاطیم
بوووسس بهتوون ☆
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#فیک_مافیایی
#کیم_تهیونگ
#تهیونگ
۸.۰k
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.