فروشنده عشق
فروشنده عشق
part③②
ویو هِیونگ:
رو تخت دراز کشیده بودمو داشتم به اون پسری که نمیدونم کی بود فکر میکردم که یهو در باز شد و یه نفر که از تیپش معلوم بود دکتره و به همراه یه پرستار اومدن تو
نامجون: سلام من دکتر کیم هستم
هِیونگ: سلام خوشبختم اممم میشه بگید من چرا اینجام؟
نامجون: من فقط میدونم که به سرت ضربه شدیدی وارد شده و اوردنت اینجا قضیه کامل رو نمیدونم بعد اینکه همه جیز رو چک کردم به همراهات میگم بیان همه چیز رو توضیح بدن
هِیونگ: اها باشه
پرستار اومد سمتم و یه محلول رو به سرمم اضافه کرد دکترم بعد اینکه کامل چکابم کرد به پرستار گفت
نامجون: خانم لی لطفا به یکی از همراهاش که بهش نزدیکه تره بگید بیان تو
لی: چشم اقای دکتر
ویو هانول:
دم در اتاق هِیونگ ایستاده بودیم خیره به در تا دکتر بیاد بیرون
تهیونگ: اممم میشه یه چیزی بهت بگم؟
ا/ت: هانول بیا پرستار اومد بیرون
هانول: من برم ببینم چی میگه بعدا بگو
تهیونگ: بر خرمگس معرکه لعنت(زیر لب میگه)
ویو ا/ت:
خانم پرستار خواهرم خوبه؟
لی:سلامتش به حالت قبل برگشته الانم لطفا نزدیک ترین فرد بهش همراهم بیاد تو
هانول: منو ا/ت(به ا/ت با دست اشاره میکنه) خواهراشیم میشه دوتامون بیایم؟
لی: باشه بیاید قبلش لباساتونو با لباسای مخصوص تعویض کنید
ا/ت: باشه بریم
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 50
کامنت: 50
part③②
ویو هِیونگ:
رو تخت دراز کشیده بودمو داشتم به اون پسری که نمیدونم کی بود فکر میکردم که یهو در باز شد و یه نفر که از تیپش معلوم بود دکتره و به همراه یه پرستار اومدن تو
نامجون: سلام من دکتر کیم هستم
هِیونگ: سلام خوشبختم اممم میشه بگید من چرا اینجام؟
نامجون: من فقط میدونم که به سرت ضربه شدیدی وارد شده و اوردنت اینجا قضیه کامل رو نمیدونم بعد اینکه همه جیز رو چک کردم به همراهات میگم بیان همه چیز رو توضیح بدن
هِیونگ: اها باشه
پرستار اومد سمتم و یه محلول رو به سرمم اضافه کرد دکترم بعد اینکه کامل چکابم کرد به پرستار گفت
نامجون: خانم لی لطفا به یکی از همراهاش که بهش نزدیکه تره بگید بیان تو
لی: چشم اقای دکتر
ویو هانول:
دم در اتاق هِیونگ ایستاده بودیم خیره به در تا دکتر بیاد بیرون
تهیونگ: اممم میشه یه چیزی بهت بگم؟
ا/ت: هانول بیا پرستار اومد بیرون
هانول: من برم ببینم چی میگه بعدا بگو
تهیونگ: بر خرمگس معرکه لعنت(زیر لب میگه)
ویو ا/ت:
خانم پرستار خواهرم خوبه؟
لی:سلامتش به حالت قبل برگشته الانم لطفا نزدیک ترین فرد بهش همراهم بیاد تو
هانول: منو ا/ت(به ا/ت با دست اشاره میکنه) خواهراشیم میشه دوتامون بیایم؟
لی: باشه بیاید قبلش لباساتونو با لباسای مخصوص تعویض کنید
ا/ت: باشه بریم
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 50
کامنت: 50
۱۹.۲k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.