پارت نهم رمان ماه عسل

پارت نهم رمان ماه عسل 🌙🔑


ومی گم: الان لباس جدید پوشیدم


؛ می یاد به من؟ پد ر به من نگاه


می کنه و می گه: خیلی به تو


می یاد؛ دستهای سفید و زیبای


داری؛ افرین خوش سلیقه هم که

هستی وزیبای داری؛ باز هم می گم

خدارو شکر که یه دختر تو این

خونه رفت وامد می کنه؛ فرزندی


که همیشه ارزو داشتم٠



من: ارزوی شما به دیده احترام؛

اما ارزوی الان من این هست که


بفهمم پدرو مادر واقعی من کجا

هستن؟ سوزان: یعنی می خوای


مارو فراموش بکنی وبری؟ من با

لبخند می گم: نه؛ شمارو فراموش

نمی کنم؛ مگه ممکنه ادم مادرو

پدر شو فراموش بکنه؟


#نویسنده ملیحه دورانی#گوناگون#باب دل خواه خودم#نه به افکاربقیه#زندگی خودمو#باافکاربقیه #-#نمی سازم#
دیدگاه ها (۰)

به نام انکه؛ هرحال بدی را خوبمی کند 💖🏠💖🏠💖عنوان: باتوعشق خوبه...

به نام خداوند روز عاشورا وامام حسین علیه اسلاممن خوشم میاد ا...

اونای که مدرسه و دانشگاه رفتنوبه من میگن بی سواد خودشونهیچی ...

من صبح که بلند شدم پست بذارمهمه گوشیمو تاحدی وب گردیمیکنم وم...

6 - چرا به این جانور می گم حراااامزاده ؟!بخاطر اینکه حساب کر...

ملکه قلبم پارت۸

خدا شاهده قصد "" قضاوت "" ندارم !!اما در این مورد "" خاص "" ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط