دخترک لجباز

رن: به خاطر خواهرم اومدم نه به خاطر تو

ملیکا: بابایی راست میگه بزار امشب پیشمون بمونهههه لطفااااا. خیلی کیوت*


پ.ر: چون تو میگی چشم

ملیکا : بی بلاااااااا


خونه‌ی تهیا

ویو تهیا
از وقتی رفتم تو خونه تو اتاقم بودم و موزیک گوش میدادم اشک می ریختم که صدای در اتاقم اومد

تهیا. کیه ؟ فین فین کردن*

جی هون: منم قلب داداش

درو باز کردم چون به جی هون اعتماد داشتم

جی هون بیا تو

ویو جی هون

رفتم در اتاق تهیا رو زدم درو باز کرد گفت برم تو رفتم تو نشوندم رو تختش رفتم درو بستم اومدم کنارش نشستم
جی هون : گریه کردی ؟

تهیا:ها؟ نه نه

جی هون دروغ نگو من میشناسمت پس بگو چیشده؟

تهیا: جی جی هون. فین فین کردن*
جی هون : جانمم

تهیا : مامان هر روز به میگه هرزه میگه آشغال سر خیابونی فکر نمی کنه منم احساس دارم میگه چرا بهم اعتماد نمی کنی از نظرت چطوری بهش اعتماد. کنم. ها ؟ چطوری واقعا امکانش نیست دارم دیوونه می شم منم احساس دارم اعصاب دارم منم آدمم ها؟ چی کار کنمها؟

جی هون : منم یه دوست دارم اسمش رنه فقط به خواهرش اعتماد داره همه چیو به خواهرش میگه بعد من از خواهرش همچین می پرسم اونم می گه حرفای تورو میزنه

ویوتهیا
همین طور که جی هون داشت تع یف می کرد حرفی نمی زدم اشکامو پاک می کردم ولی وقتی داشت اتفاقا رو می گفت یاد رن افتادم

تهیا: جی هون داداشی

جی هون: جانم آبجی

تهیا : اسم دوست احیانا رن نیست ؟

جی هون:......
دیدگاه ها (۰)

آرمیا .ند زدیم حداقل بزاریم بی تی اس بهترین بوی بند بشه طبق معمول

خخخووواااااببببب😴😴

آخیییی هیتره ناراحت ششددد

فاک با عشق و علاقه ی بسیار تقدیم به هیترای عزیز

پارت ۱۴ فیک مرز خون و عشق

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط