تمام دلتنگ هام را براش نوشته ام
تمامِ دلتنگى هايم را برايش نوشته ام؛
خط به خط...
روز به روز...
ساعت به ساعت...
اما ميترسم!
ميترسم از اينكه بخواند و با پوزخندى از كنارش رد شود!
ميترسم از اينكه بخواند و با يك "مرسى" گفتن،
تمامِ تصوراتم را خراب كند!
ميترسم از اينكه يك نفر قبل از من،
تمامِ اينها را برايش گفته باشد!
شجاعتم تا همين حد بود؛
"برايش نوشتن"
من جراتِ ارسالش را ندارم!
࿇─┅══❁⊱♥️⊰❁══┅─࿇
گنجینه عشق
࿇─┅══❁⊱♥️⊰❁══┅─࿇
خط به خط...
روز به روز...
ساعت به ساعت...
اما ميترسم!
ميترسم از اينكه بخواند و با پوزخندى از كنارش رد شود!
ميترسم از اينكه بخواند و با يك "مرسى" گفتن،
تمامِ تصوراتم را خراب كند!
ميترسم از اينكه يك نفر قبل از من،
تمامِ اينها را برايش گفته باشد!
شجاعتم تا همين حد بود؛
"برايش نوشتن"
من جراتِ ارسالش را ندارم!
࿇─┅══❁⊱♥️⊰❁══┅─࿇
گنجینه عشق
࿇─┅══❁⊱♥️⊰❁══┅─࿇
- ۸۱۸
- ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط