عشق یا انتقام

عشق یا انتقام
P37
و حالا اون برگشته
( ویو کوک)
ا.ت رو توی بغلم گرفته بودم یه دفعه صدای سوت بلندی توی سرم پیچید سرم گیج رفت و دیگه هیچی نفهمیدم
( ویو ا.ت)
توی بغلش بودم. که یکدفعه دستاش شل شد
+ جونگ کوک....جونگ کوکککک ( داد)
خیلی نگران بودم انقدر که نمی‌دونستم باید چیکار کنم
گوشیش رو برداشتم ....اههه...رمزش چیه؟
از نگرانی اشکام خود به خود جاری شدن مثل چشمه ای که تازه زنده شده بود تمومی نداشت
گوشیش رو با اثر انگشتش باز کردم
شماره دکترش رو پیدا کردم بهش زنگ زدم
+ الو....هق...هققق....جونگ..ههققق...کوک...اون...اون..ههققق...بیهوش شده...
×اههه...لعنت بهش...فقط درازش کن تا بیام ..بوق..بوق...بوق
اینو گفت و گوشی رو قطع کرد
سریع رفتم سمتش
دستم رو گذاشتم روی صورتش
+ جونگ کوک...هققق...ددی.....هقق
دیدگاه ها (۷)

عشق یا انتقامP38+ جونگ کوک...هققق...ددی.....هقق( پرش زمانی ب...

عشق یا انتقام P39_ به سلامت(کوک)بعد از این که دکتر رف ا.ت او...

سلام به خوشگلای خودم سال نو مبارک سالی پر از بهترین هارو بر...

عشق یا انتقامP36+ من...همین الان میخوامش(ویو کوک)چی؟؟؟_هاهاه...

قلب یخیپارت ۱۴با اینکه شرط هارو رعایت نکردید ولی گذاشتم، نه ...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط