💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
part 63🤍✨
(از زبان تهیونگ)
یهو چیشد
چرا اینجوری شد
الان خواهرم
جیگر گوشم ...همهی زندگیم... کسی ک از همه بهم نزدیک تر بود الان روی تخت بیمارستانه .....
جلوی چشم خودم ماشین زد بهش و هیچکار نتونستم براش بکنم
اگه چیزیش بشه چی
چیکار کنم
چ بلایی داره سرم میاد
با این فکرا دوباره سرم گیج رفت و افتادم زمین...
(نامجون)
تهیونگ توی فکر بود و بی صدا اشک میریخت ک یهو افتاد زمین
گرفتمش ولی بیهوش شده دوباره
پرستار رو صدا کردیم و اومدن بردنش داخل یک اتاق و بهش سِرُم وصل کردن ....
حالش اصلا خوب نیست
داره داغون میشه
سفر آمریکا کنسل شده و اگه کنسل نمیشد هم با این وعضیت باید چیکار میکردیم
تهیونگ و کوک داغون شدن شبو روز براشون نمونده غذا نمیخورن حرف نمیزنن فقط بی صدا اشک میریزن منتظر اون دختر کوچولو ی با نمکن
آن لطفاً زود تر خوب شو اینجا همه حالشون بده ب خاطر تو
لطفاً پاشو.....
(مینجی)
سه روزه غذا نخوردم ....هیچکی نخورده .. ن من ن جیوو ن کوک و ن تهیونگ .....حتی شوگا هم نخوابیده
حال هیچکی خوب نیست
هم یونا داغون شد تو اون تصادف هم اون سگ کوچولو
ی نگاهی ب جیوو انداختم ک حالش خوب نبود و داشت گریه میکرد سمتش رفتم و بغلش کردم و هر دو داشتیم گریه میکردیم و جیهوپ تفلکی این وسط مونده بود کیو دل داری بده
یهو همه چیز خراب شد و هنوز یونا بلند نشده....
(ی هفته بعد تهیونگ)
هشت روزه ک یونا چشماشو بسته و باز نمیکنه
پشت در اتاقش با کوک نشسته بودیم و هر دو حالمون داغون بود
دخترا رو ب زور بردنشون خونه
حال هیچکی خوب نیست
دکترا میگن تصادف بدی کرده و یونا داغون شده اما اون سگ کوچولو ک الان حالش بهتر شده چون بغل یونا بوده و یونا اونو ول نکرده آسیب زیادی ندیده
نمیخوام این سگو ولش کنم ببرنش
گفتم سگ مال یوناس چون میدونم چقد دوسش داره و قراره بیدار شع و کلی باهاش وقت بگذرونه
یونا لطفاً..... لطفاً بیدار شو🥺.......
part 63🤍✨
(از زبان تهیونگ)
یهو چیشد
چرا اینجوری شد
الان خواهرم
جیگر گوشم ...همهی زندگیم... کسی ک از همه بهم نزدیک تر بود الان روی تخت بیمارستانه .....
جلوی چشم خودم ماشین زد بهش و هیچکار نتونستم براش بکنم
اگه چیزیش بشه چی
چیکار کنم
چ بلایی داره سرم میاد
با این فکرا دوباره سرم گیج رفت و افتادم زمین...
(نامجون)
تهیونگ توی فکر بود و بی صدا اشک میریخت ک یهو افتاد زمین
گرفتمش ولی بیهوش شده دوباره
پرستار رو صدا کردیم و اومدن بردنش داخل یک اتاق و بهش سِرُم وصل کردن ....
حالش اصلا خوب نیست
داره داغون میشه
سفر آمریکا کنسل شده و اگه کنسل نمیشد هم با این وعضیت باید چیکار میکردیم
تهیونگ و کوک داغون شدن شبو روز براشون نمونده غذا نمیخورن حرف نمیزنن فقط بی صدا اشک میریزن منتظر اون دختر کوچولو ی با نمکن
آن لطفاً زود تر خوب شو اینجا همه حالشون بده ب خاطر تو
لطفاً پاشو.....
(مینجی)
سه روزه غذا نخوردم ....هیچکی نخورده .. ن من ن جیوو ن کوک و ن تهیونگ .....حتی شوگا هم نخوابیده
حال هیچکی خوب نیست
هم یونا داغون شد تو اون تصادف هم اون سگ کوچولو
ی نگاهی ب جیوو انداختم ک حالش خوب نبود و داشت گریه میکرد سمتش رفتم و بغلش کردم و هر دو داشتیم گریه میکردیم و جیهوپ تفلکی این وسط مونده بود کیو دل داری بده
یهو همه چیز خراب شد و هنوز یونا بلند نشده....
(ی هفته بعد تهیونگ)
هشت روزه ک یونا چشماشو بسته و باز نمیکنه
پشت در اتاقش با کوک نشسته بودیم و هر دو حالمون داغون بود
دخترا رو ب زور بردنشون خونه
حال هیچکی خوب نیست
دکترا میگن تصادف بدی کرده و یونا داغون شده اما اون سگ کوچولو ک الان حالش بهتر شده چون بغل یونا بوده و یونا اونو ول نکرده آسیب زیادی ندیده
نمیخوام این سگو ولش کنم ببرنش
گفتم سگ مال یوناس چون میدونم چقد دوسش داره و قراره بیدار شع و کلی باهاش وقت بگذرونه
یونا لطفاً..... لطفاً بیدار شو🥺.......
۴.۹k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.